2737
2734
عنوان

شوهرم اصلا پشتم نیست😭😭😭

1843 بازدید | 21 پست

چند روز پیش به خاطر مسمومیت بارداری ۱۰روز بیمارستان بستری شدم مادر شوهرم که عمم هم میشه یه  زنگ نزد حالمو بپرسه نمیدونم نگران نوش بود یا نه؟ساعتای ملاقات چشم انتظارشون بودم اما یه روزم نیومد بخدا😭😭

خلاصه من گله کردم به شوهرم اصلا حق به من نداد منم به خاطر اون موضوع باهاشون سرد شدم البته نه خیلی حالا شوهرم میخواد که عادی رفتار کنم هر وقت خواست برم خونشون امروز بهش میگم تو از کارشون ناراحت نیستی میگه نه خیلی دلم شکسته من خیلی بهش محبت میکنم الان ۱۱ساله زنشم یه بارم حقو به من نداده با این که خیلی وقتا خانوادش خردم کردن 

میخواستم باهاتون درد دل کنم آرومم کنید تروخدا خیلی به هم ریختم😭😭😭

من جای تو بودم اصلا نمی رفتم خونشون

وقتی نیومده ملاقاتت خوردت کرده.تحقیرت کرده

خودت احترامتو نگهدار.نرو خونشون.اگرم شوهرت گفت بیا بگو من جایی که آدماش واسم ارزش قائل نیستن نمیرم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

رابطتون باهم بد بوده  که نیومده بیمارستان ؟  چرا بد بود ؟

بد که نه اما خیلی گرم هم نیستیم به خاطر دخالتایی که میکرد زیاد نمیرفتم دخالتاش خیلی بد بود به حدی که شوهرم پولشو میداد دستش من باید میرفتم از مادرش پول میگرفتم

2728
من جای تو بودم اصلا نمی رفتم خونشون وقتی نیومده ملاقاتت خوردت کرده.تحقیرت کرده خودت احترامتو نگهدا ...

با این حال بازم رفتم اما دارن پرو میشن شوهرم وقتی نرم تلافی میکنه بخدا خستم میخوام فریاد بزنم

2738

برو خونشون ولی بهشون بگو خیلی ناراحت شدم از دستتون توقع داشتم بعنوان مادرشوهر اگر نیومدید ملاقاتم،حداقل بعنوان عمه یه سراغی از برادرزادتون بگیرید اصلا توقع اینکارو ازتون نداشتم،حتتتتتتما اینارو بگو نزار تو دلت تلنبار شه 

💜🧡ای خوش آن لحظه که در بی خبری سر کردم    کاش میشد به همان بی خبری برگردم🧡💜

عزیزم واقعا بعصی ها شعور ندارن 

من خودم هرموقع یکی مریض میشه زنگ میزنم حالشو میپرسم چون تربیت خانوادگیم اینو یادم دادن ولی بغصیا ذاتا نفهمن 

من همیشه وقتی مریص میشدم خونه بابام همه دورم بودن حتی یه سرما خوردگی ساده 

یه بار سرما خوردم دوران متاهلی تو خونه بودم حالم بد بود شوهرم زنگ نزد از سرکار یه حالی ازم بپرسه بگه زنده ای یا مرده هرچی هم اعتراض کردم فایده نداشت گفت سرم شلوغ بود بهونه الکی بعصیا نفهمن واقعا عزیزم کاریشون نمیشه کرد متاسفم واسشون که مغز گردو دارن 

تلافی کنه.انقدر ترسیدی که تا آخر شوهرت ببخشید روت سواره

نمیترسم ازش از سرد رفتار کردن بیزارم تلافی کردنش سرد شدنشه منم اصلا طاقت ندارم مرد خوبیه اصلا برام چیزی کم نزاشته اما مشکل بزرگم اینه که تحقیر شدنم براش مهم نیست

منم مشكل شمارو دارم

از غروب دارم حرص ميخورم

ادم بايد نترس باشه، اصلا كوتاه نياد

كوتاه اومدي، سوارت ميشن

  

بخدا من اينقدر احترام ميذارم( نه فقط اينا، كلا تربيتم اينه)

جاريم يعني سالي يكبار تو كل فاميل و شهر ( شهرشون كوچك)ابروشونو ميبره

ولي جرات ندارن بهش حرفي بزنن

جالبه هركاري بخواد هم براش انجام ميدن

براي من مهم نيست زسم و رسوم اجرا شه

ولي براي اون اگه خود جاريمم نخواد، مادرشوهرم بهترينشو بايد انجام بده

از غروب دارم حرص ميخورم

آدم های منفی به پیچ و خم جاده می اندیشند و آدم های مثبت به زیبایی های طول جاده… عاقبت هر دو ممکن است به مقصد برسند، اما یکی با حسرت و دیگری با لذت!
برو خونشون ولی بهشون بگو خیلی ناراحت شدم از دستتون توقع داشتم بعنوان مادرشوهر اگر نیومدید ملاقاتم،حد ...

انقدر تلنبار شده که شدم کوه درد نمیتونم گله کنم از کاه کوه میسازه چه فایده وقتی بگم بخواد دعوا راه بندازه و شوهرم پشتم نباشه تازه بیشر خرد میشم

عزیزم بعضیا همینجورین براشون مهم نیس مثلاخودم وجاریم زایمان کردیم خانواده شوهرم هم برامن هم جاریم نیومدن بیمارستان😐

بعضیاهمینجورین ب دل نگیر حالا من غریبه ام جاریم فامیل ان ودیربچه اورد

دل نشکونین،مواظب حرفامون باشیم💔
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز