2737
2739
عنوان

یعنی ممکنه حامله باشم😱😱

237 بازدید | 16 پست

سلام دوستان هرکی میتونه کمکم کنه من ازدیروزتاالان دردشکم وحالت تهوع شدیدی دارم ازهربویی بدم می یادهرچی خوردم فایده ای نداشت چندروزه ازپریودی تمیزشدم یعنی میشه ؟؟

غم های من ازاینجاشروع شدهمش هفت سال بودم روزی که پدرم منوگذاشت وتاابدرفت فقط باچشام نگاه میکردم همه گریه میکردن جزمن نمیدونستم چی شده بابچهابازی میکردم مدت هاگذشت ومن فکرمیکردم بابام رفته مسافرت یروزی رفتم سراغ مامانم وگفتم مامان پس چرابابام نمی یادازمسافرت دیگه مارومیخواد؟مادرم اشک توچشاش جمع شدگفت بابات دیگه رفت تواسمون دیگه هم نمی یادمنم رفته روپله هانشستم هوابارونی بودیادمه به اسمون نگاه کردم به خداگفتم اخه خداچراباباموازم گرفتی هنوزازش سیرنشدم باباموخوب نشناختم چجوری برم مدرسه ودوستام باپدراشون روببینم ولی من بدون پدراون روزکلی گریه کردم وفهمیدم دیگه بابام رفت کسی که بمیرددیگه برنمیگرددواین قصه ی غمناک بچگیم 😢😢

دوس داري باشي حالا؟

عزيزان❤اگه ممکنه لطفا برامون يه دونه صلوات بفرستين که هرچه زودتر بتونيم خونه بخريم🙏😍ممنون دوستاي مهربونم❤😍                                                                                          یبار مهمون داشتیم. سر سفره بابام اومد سالاد تعارف کنه. گفت :بفرمایید  کالاد ساهو 😐        ما😳      کالاد ساهو😎       بابام😨     من 😁          آخرشم يکي زد پس کله ي من،  رفت بيرون🤣🤣                                                                                           ❤ خداي من، چقد دلم يه خونه ي نقلي ميخواد که مال خودمون باشه،کمکمون کن،دستمونو بگير.ازت ممنونم که هميشه هوامونو داري.دوستت دارم خداي مهربونم❤
دوس داري باشي حالا؟

تولدت مبارک عزیزم❤🌹🌹

الهی خوشی هم قدم باشه باتو ...الهی که چشمام نبینه غماتو ...الهی نبینم که بی تکیه گاهی ... فقط شادیاتو ببینم الهی  ❤🌸🌹🌺      میشه برا سلامتی پسرم 🐣 و ظهور امام زمان (عج) دو تا صلوات بفرستی... مرسی😍😘

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

خواهرم توبهداشت کارمیکنه بهش گفتم گفت من سربچهام اینطوربودم بارداربودم ولی پریودهم بودم میگه بعدازچندهفته فهمیدم احساس میکنم مثله سنگ توشکمم هست خیلی سنگین شدم بنظرتون تست بدم 

غم های من ازاینجاشروع شدهمش هفت سال بودم روزی که پدرم منوگذاشت وتاابدرفت فقط باچشام نگاه میکردم همه گریه میکردن جزمن نمیدونستم چی شده بابچهابازی میکردم مدت هاگذشت ومن فکرمیکردم بابام رفته مسافرت یروزی رفتم سراغ مامانم وگفتم مامان پس چرابابام نمی یادازمسافرت دیگه مارومیخواد؟مادرم اشک توچشاش جمع شدگفت بابات دیگه رفت تواسمون دیگه هم نمی یادمنم رفته روپله هانشستم هوابارونی بودیادمه به اسمون نگاه کردم به خداگفتم اخه خداچراباباموازم گرفتی هنوزازش سیرنشدم باباموخوب نشناختم چجوری برم مدرسه ودوستام باپدراشون روببینم ولی من بدون پدراون روزکلی گریه کردم وفهمیدم دیگه بابام رفت کسی که بمیرددیگه برنمیگرددواین قصه ی غمناک بچگیم 😢😢
2731

خودت دوست داری باشی؟

من به شدت تهوع داشتم و از بوها بدم میومد و به بعضی غذاها که فکر میکردم حالت تهوع شدید میگرفتم 

و همچنان درگیر تهوع و استفراغم و همچنین ضعف دارم

وزنم هم ۱ کیلو نسبت به اول بارداریم کم شده

الهی خوشی هم قدم باشه باتو ...الهی که چشمام نبینه غماتو ...الهی نبینم که بی تکیه گاهی ... فقط شادیاتو ببینم الهی  ❤🌸🌹🌺      میشه برا سلامتی پسرم 🐣 و ظهور امام زمان (عج) دو تا صلوات بفرستی... مرسی😍😘

فک نکنم بعد پریود به این زودی نشون بده یعنی میگی تو پریودی باردار بودی!!!؟؟؟بیبی چک زدی

جمله عباس معروفی وصف حال اینروزای خیلیاست:ما نسل بدبختی هستیم دستمان به مقصراصلی نمیرسد ازهمدیگرانتقام میگیریم!
خواهرم توبهداشت کارمیکنه بهش گفتم گفت من سربچهام اینطوربودم بارداربودم ولی پریودهم بودم میگه بعدازچن ...

یه بیبی چک بزن انشالله هر چی دوست داری و صلاحت هست برات پیش بیاد

الهی خوشی هم قدم باشه باتو ...الهی که چشمام نبینه غماتو ...الهی نبینم که بی تکیه گاهی ... فقط شادیاتو ببینم الهی  ❤🌸🌹🌺      میشه برا سلامتی پسرم 🐣 و ظهور امام زمان (عج) دو تا صلوات بفرستی... مرسی😍😘
دوس داري باشي حالا؟

نه خدانکنه 

غم های من ازاینجاشروع شدهمش هفت سال بودم روزی که پدرم منوگذاشت وتاابدرفت فقط باچشام نگاه میکردم همه گریه میکردن جزمن نمیدونستم چی شده بابچهابازی میکردم مدت هاگذشت ومن فکرمیکردم بابام رفته مسافرت یروزی رفتم سراغ مامانم وگفتم مامان پس چرابابام نمی یادازمسافرت دیگه مارومیخواد؟مادرم اشک توچشاش جمع شدگفت بابات دیگه رفت تواسمون دیگه هم نمی یادمنم رفته روپله هانشستم هوابارونی بودیادمه به اسمون نگاه کردم به خداگفتم اخه خداچراباباموازم گرفتی هنوزازش سیرنشدم باباموخوب نشناختم چجوری برم مدرسه ودوستام باپدراشون روببینم ولی من بدون پدراون روزکلی گریه کردم وفهمیدم دیگه بابام رفت کسی که بمیرددیگه برنمیگرددواین قصه ی غمناک بچگیم 😢😢
2738
خودت دوست داری باشی؟ من به شدت تهوع داشتم و از بوها بدم میومد و به بعضی غذاها که فکر میکردم حالت ته ...

نه دوس ندارم پسرم تازه یکساله برم دوباره باردارشم دیوونه میشم بخدامیترسم ازبارداری اسمشوبشنوم استرس میگیرم ازعذابی که کشیدم

غم های من ازاینجاشروع شدهمش هفت سال بودم روزی که پدرم منوگذاشت وتاابدرفت فقط باچشام نگاه میکردم همه گریه میکردن جزمن نمیدونستم چی شده بابچهابازی میکردم مدت هاگذشت ومن فکرمیکردم بابام رفته مسافرت یروزی رفتم سراغ مامانم وگفتم مامان پس چرابابام نمی یادازمسافرت دیگه مارومیخواد؟مادرم اشک توچشاش جمع شدگفت بابات دیگه رفت تواسمون دیگه هم نمی یادمنم رفته روپله هانشستم هوابارونی بودیادمه به اسمون نگاه کردم به خداگفتم اخه خداچراباباموازم گرفتی هنوزازش سیرنشدم باباموخوب نشناختم چجوری برم مدرسه ودوستام باپدراشون روببینم ولی من بدون پدراون روزکلی گریه کردم وفهمیدم دیگه بابام رفت کسی که بمیرددیگه برنمیگرددواین قصه ی غمناک بچگیم 😢😢
نه دوس ندارم پسرم تازه یکساله برم دوباره باردارشم دیوونه میشم بخدامیترسم ازبارداری اسمشوبشنوم استرس ...

عزیزم...امیدوارم هر چی صلاحت هست پیش بیاد 


شما سر پسرت تهوع هم داشتی؟

من داغونم...داغون

الهی خوشی هم قدم باشه باتو ...الهی که چشمام نبینه غماتو ...الهی نبینم که بی تکیه گاهی ... فقط شادیاتو ببینم الهی  ❤🌸🌹🌺      میشه برا سلامتی پسرم 🐣 و ظهور امام زمان (عج) دو تا صلوات بفرستی... مرسی😍😘
فک نکنم بعد پریود به این زودی نشون بده یعنی میگی تو پریودی باردار بودی!!!؟؟؟بیبی چک زدی

نه نزدم بنظرت بزنم؟

غم های من ازاینجاشروع شدهمش هفت سال بودم روزی که پدرم منوگذاشت وتاابدرفت فقط باچشام نگاه میکردم همه گریه میکردن جزمن نمیدونستم چی شده بابچهابازی میکردم مدت هاگذشت ومن فکرمیکردم بابام رفته مسافرت یروزی رفتم سراغ مامانم وگفتم مامان پس چرابابام نمی یادازمسافرت دیگه مارومیخواد؟مادرم اشک توچشاش جمع شدگفت بابات دیگه رفت تواسمون دیگه هم نمی یادمنم رفته روپله هانشستم هوابارونی بودیادمه به اسمون نگاه کردم به خداگفتم اخه خداچراباباموازم گرفتی هنوزازش سیرنشدم باباموخوب نشناختم چجوری برم مدرسه ودوستام باپدراشون روببینم ولی من بدون پدراون روزکلی گریه کردم وفهمیدم دیگه بابام رفت کسی که بمیرددیگه برنمیگرددواین قصه ی غمناک بچگیم 😢😢
نه نزدم بنظرت بزنم؟

بزن خوب بهمون بگو جوابشو البته فک کنم ادرار صب جوابش معتبرتره

جمله عباس معروفی وصف حال اینروزای خیلیاست:ما نسل بدبختی هستیم دستمان به مقصراصلی نمیرسد ازهمدیگرانتقام میگیریم!
عزیزم...امیدوارم هر چی صلاحت هست پیش بیاد  شما سر پسرت تهوع هم داشتی؟ من داغونم...داغون

داشتم ولی نه دراین حد

غم های من ازاینجاشروع شدهمش هفت سال بودم روزی که پدرم منوگذاشت وتاابدرفت فقط باچشام نگاه میکردم همه گریه میکردن جزمن نمیدونستم چی شده بابچهابازی میکردم مدت هاگذشت ومن فکرمیکردم بابام رفته مسافرت یروزی رفتم سراغ مامانم وگفتم مامان پس چرابابام نمی یادازمسافرت دیگه مارومیخواد؟مادرم اشک توچشاش جمع شدگفت بابات دیگه رفت تواسمون دیگه هم نمی یادمنم رفته روپله هانشستم هوابارونی بودیادمه به اسمون نگاه کردم به خداگفتم اخه خداچراباباموازم گرفتی هنوزازش سیرنشدم باباموخوب نشناختم چجوری برم مدرسه ودوستام باپدراشون روببینم ولی من بدون پدراون روزکلی گریه کردم وفهمیدم دیگه بابام رفت کسی که بمیرددیگه برنمیگرددواین قصه ی غمناک بچگیم 😢😢
بزن خوب بهمون بگو جوابشو البته فک کنم ادرار صب جوابش معتبرتره

باشه گلم فرداصبح میزنم می یام خبرت میکنم ممنونم

غم های من ازاینجاشروع شدهمش هفت سال بودم روزی که پدرم منوگذاشت وتاابدرفت فقط باچشام نگاه میکردم همه گریه میکردن جزمن نمیدونستم چی شده بابچهابازی میکردم مدت هاگذشت ومن فکرمیکردم بابام رفته مسافرت یروزی رفتم سراغ مامانم وگفتم مامان پس چرابابام نمی یادازمسافرت دیگه مارومیخواد؟مادرم اشک توچشاش جمع شدگفت بابات دیگه رفت تواسمون دیگه هم نمی یادمنم رفته روپله هانشستم هوابارونی بودیادمه به اسمون نگاه کردم به خداگفتم اخه خداچراباباموازم گرفتی هنوزازش سیرنشدم باباموخوب نشناختم چجوری برم مدرسه ودوستام باپدراشون روببینم ولی من بدون پدراون روزکلی گریه کردم وفهمیدم دیگه بابام رفت کسی که بمیرددیگه برنمیگرددواین قصه ی غمناک بچگیم 😢😢

برام دعاکنیدکه باردارنباشم😢😢

غم های من ازاینجاشروع شدهمش هفت سال بودم روزی که پدرم منوگذاشت وتاابدرفت فقط باچشام نگاه میکردم همه گریه میکردن جزمن نمیدونستم چی شده بابچهابازی میکردم مدت هاگذشت ومن فکرمیکردم بابام رفته مسافرت یروزی رفتم سراغ مامانم وگفتم مامان پس چرابابام نمی یادازمسافرت دیگه مارومیخواد؟مادرم اشک توچشاش جمع شدگفت بابات دیگه رفت تواسمون دیگه هم نمی یادمنم رفته روپله هانشستم هوابارونی بودیادمه به اسمون نگاه کردم به خداگفتم اخه خداچراباباموازم گرفتی هنوزازش سیرنشدم باباموخوب نشناختم چجوری برم مدرسه ودوستام باپدراشون روببینم ولی من بدون پدراون روزکلی گریه کردم وفهمیدم دیگه بابام رفت کسی که بمیرددیگه برنمیگرددواین قصه ی غمناک بچگیم 😢😢
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687