وقتی تاپیک های خیانت رو میخوندم فکرشم نمیکردم یه روز منم بیام اینجا بنویسم
چون باهیچکس نمیتونم درد و دل کنم جز شما من وشوهرم خیلی عاشقانه وبعد کلی سختی باهم ازدواج کردیم زندگیمون خوبه سختی اقتصادی هست ولی رابطمون خیلی خوب بود جز این اواخر
تو تاپیک قبلیم گفتم
تو مای ایرانسل بخش اخرین کارکرد دیدم شوهرم به یه نفر۱۳تا پیام داده اصلا اهل پیام نیست باخودم گفت یعنی کیه این پیام نمیده به کسی
شماره روزدم دیدم اشنا نیست توتل ذخیره کردم دیدم اسمشو زده ستاره ولی از خودش عکس نیست به دوستم گفتم به این شماره یه زنگ بزن ببین مرد یازن گفت زن
دنیا روسرم خراب شد
بهش گفتماین شماره کیه بهش پیام دادی اولش گفت بچه های اداره ولی وقتی دید من ول کن نیستم بعد چند ساعت بحث گریه های من گفت میگم بهت
گفت بخدا مسافر کشی میکردم زن خراب بود شمارشو گرفتم خریت کردم فقط گریه میکرد میگفت خریت کردم ببخش
این اتفاقات شب بود صبح جمعه گفتم منو ببر خونه بابام هرچی التماس کرد گفتم فقط منوببر
منوبرد فقط به مامانم گفتم
تا عصر پدرمادرش اومدن خودش زنگ زد گفت بیا بیرون با بابام حرف بزن
رفتم روش نشده بود به باباش بگه پدرشوهرم هی میگفت چیشده بگید
من گفتم پدرشوهرم زد توگوشش تف کرد توصورتش گفت حالا من به این دختر چی بگم چرامنو اوردی اینجا فقط گریه میکرد میگفت شرمندم خریت کردم ببخشیدمن اصلا ندیدمش فقط پیام وزنگ بوده