2733
2734
عنوان

من خسته شدم دیگه از برادرشوهر

1924 بازدید | 112 پست

دوهفته تمام اینجا بود هی من میباس غذا درست کنم براش .خداروشکر دوهفته تموم شد و رفت

هنوز یه هفته نشده دوباره اومده میخاس بره سربازی همینجا تو شهر ماست دیشب اومد ک صبی بره منم حاملم.وایسادم پا گاز آشپزی کردم فقط برنج درست نکردم زنگ زدم ب شوهرم گفتم برنجا باتوععه.یهویی برادر شوهرم بایه حالت منتی گفت وای هنوز برنج نزاشتی؟من گشنمه من روزی ایقد غذا میخورم برو درست کن اگ نمیری من برم بیرون غذا بخورم😑

انگار رستورانه و من نوکرشم بیشعور.

منم هیچی نگفتم و رفتم درست کردم.کلیم خونه رو بهم ریختع کردن منم چیزی نگفتم گفتم صب میره تمیز میکنم .الان خاب بودم اقا دوباره برگشته میگه پادگان گفته شنبه بیا ایقد حرصم گرفت.همش باید چادر بپوشم شکم آقارو سیر کنم انگار ک نوکر گرفته یدقه توخونه خودم راحت نیستم انگار ن انگاز ک حاملم عطر میزنه من حالم بد میشه

منم پیام دادم ب شوهرم من دیگ حوصله برادرتو ندارم به من چی ک همش اینجاس خودت بیا کاراش بکن من خسته شدم

لعنت ب قوم شوهر

حق داری بعضیا خیلی بی شعور اند اصلا مراعات زن حامله و یه زن و شوهرو نمیکنن

همینطور ک ما دهن مونو بستیم و در مورد شما قضاوت نمیکنیم شماهم حق ندارید در مورد سن ازدواج و تحصیلات من نظر بدید شما اگ بیل زن اید یه بیلی به باغچه خودتون بزنید .خود خدا هم ممنوع نکرده ازدواج تو سن پایین رو حضرت فاطمه هم ۹ سالگی ازدواج کرده ادمی ک از زندگی راضیه رو نرنجونید با حرفاتون ...بذارید یه یاد خوب ازتون بمونه🙂😏


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
حق داری بعضیا خیلی بی شعور اند اصلا مراعات زن حامله و یه زن و شوهرو نمیکنن

واقعا نمیکنن همش افتاده رو دست من خیلی بدم میاد ازش کاش گم میشد میرفت هیج وقت دیگ نمیومد

2738
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730