دو‌ماه دیگه میشه یک سال که ازدواج کردم ،باورم‌نمیشه نزدیک یک ساله که انقد عذاب دارم تحمل میکنم چجوری تاب آوردم چجوری هنوز زنده ام ای خدا ... مارا به سخت جانی خود این‌گمان نبود ...شوهرم یه حرفایی بهم زد که از یادآوریشون روزی هزار بار میمیرم و زنده میشم گفت مادر خواهرتو به عادت مینشونم گفت کاری میکنم اون بابات بیاد پامو ماچ کنه
ای خدا تو شاهدی چجوری دلم شکسته چجوری صدای شکستن دلم تا آسمونت رفته
چرا این حرفو زد
ینی چی به عادت مینشونم؟
آخی عزیزم
جریان چیه خووووب کامل بگوعلم غیب ک نداریم گلم
خو چرا اخه؟؟ دردو مرضش چیه ؟؟؟
چیشده عزیزم مگه
بهش بگو بذار برسی!!!!
به من گفت از خونه برو بیرون ای خدا به منی که تا قبل ازدواجم کسی. از گل نازک تر بهم نگفته بود ای خدا دارم دق میکنم
مامانم کاش می‌شد بیای منو ببری خونه پیش خودت دوباره مثل بچگیا بغلم کنی نازم بدی مامانم کاش می‌شد منو نجات بدی کاش بچه نداشتم تا برمیگشتم دوباره پیشت
عزات یا عادت؟
من موندم چرا قبل ازدواج ب اخلاق طرف نگاه نمیکنید خب
خیلی زوده این حرفا از الان
از الان بخاد اینطوری حرف بزنه خیلی زوده
این به وضوح بد دهنیه ، چرا اجازه میدی اینجوری بگه به خانوادت ؟ ساکت بشینی به خودت ظلم کردی
