ووی آره...
ببین قبلش بگو رب الشرح لی صدری و یسر لی امری ....
منم استرس داشتم خصوصن چون مامان بابامو نامزدم(عقد بودیم) خواهر و شوهر خواهرم بودن...اما یکی از قشنگترین روزای زندگیم بود...یه برف مشتی اومده بود...بعدشم مادرشوعرم یه پایه گل خیلی خوشکل برام فرستاده بود و یه کادو...استاد راهنمام کلی از گلم تعریف کرد😍 بعد دفاعم هم رفتم مصاحبه شغلی تو دانشگاه خودمون بعدشم با شوهرم رفتیم نهار خوردیم...😍😍😍😍