2733
2734
عنوان

جنگ اعصاب بخاطر عروسی پسرخالم

205 بازدید | 11 پست

امشب حنابندون بود منم نرفتم ولی عروسی فردا رو میخوام برم بدجوری سر این موضوع با مادرم دعوام شده 

اصلا عروسی و مجالس اینجوری دوست ندارم واقعا کلافه شدم همش فامیلا از مادرم میپرسن چرا نیومدم اونم به من گیر میده چرا انقدر فامیل ها فضول تشریف دارن 😡😡😡😡

پسر خاله🙄.خوب معلومه نری کنجکاو میشن

شاید ما جای دیگری مُرده ایم؛اینجا جهنم ماست!🤔  ..هرچقدر حرفاى دلت بيشتر ميشه و دلت پرتر،همونقدر ساكت تر میشی وكم حرفتر                                  


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

خوب برو دیه لوس بازیا چیه

اتفاق میفته رفیق...شاید دیرتر شاید دورتر...زمانیکه صدای قهقه ت خط بطلان میکشه بر تموم غمهاییکه کنج دلت جا گرفتن تا یاداور روزهایی باشن که هرچند سیاه هرچند تلخ اما گذشتن..طاقت بیار و ببین اون اینده ای رو که حق توئه..خدا هواتو داره خدا هوامونو داره دلسرد نشو از های و هوی گذرای باد..اتفاق میفته رفیق..❤💪
2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730