سلام من دیشب بدجور با شوهرم دعوام شد آنقدر که به فکر طلاق افتادم خیلی ناراحتم اما واقعا نمی دونم که من حساسم یا حق دارم دیشب هم نوشتم که من ایران نیستم و تازه ۲۰ روزه که آمدم دبی . خانوادم کنارم نیستند و خانواده همسرم هم ایران هستند مشکلات من تقریبا از فردای عقد شروع شد و البته من اوایل هی سعی می کردم به دل نگیرم اما به مرور دیگه خیلی دلم ازشون شکست بهتون چیزهایی که یادم می اد را می گم لطفا بهم بگید به نظر شما چی کار می تونم بکنم . لطفا بهم دقیق بگید چی کار کنم چون اصلا نمی تونم توجهی نشون ندم برای اینکه اگر توجه نکنم شوهرم فکر می کنه همه چیز خوبه و آنها خیلی درست دارند عمل می کنند که من عروس ساکتم و گلگی نباید بکنم چون آنها درست می گند البته شوهرم حق را به من می ده و می گه آنها وقتی حرف می زنند من چی کار کنم منم حرفم اینکه حدشون را براشون مشخص کنه . شوهرم می گه چرا با من دعوا می کتی با خودشون دعوا کن که اگر این کار را بکنم دایما باید باهاشون در بیفتم . الان براتون می نویسم فقط خواهش می کنم اگر به نظرتون حساس بودم آرام بهم بگید چون حالم اصلا خوب نیست الان دو روزه با شوهرم حرف نزدم سر خانواده اش
دل عروس شکوندن تاوان داره خدایا سپردم به خودت انتقام من را خودت با عروس دومشون بگیر
وقتی سرت میاد که باور داشته باشی از وظیفه ات کوتاهی کردی اما وقتی شرعا و عقلا باور کنی که در مسئولی ...
مرسی عزیزم آرامش گرفتم من باید زندگی خودم را بکنم به من چه اخه خدا را شکر سلامتی ، مادر خودمم تنهاست آنقدر که نگران مامان اونم مامان خودم نه . دیگه زندگیمو می کنم خیلی بزرگش کردم مرسی از راهنماییت خیلی لطف کردی بهم انگار بیدار کردی من را از خواب
دل عروس شکوندن تاوان داره خدایا سپردم به خودت انتقام من را خودت با عروس دومشون بگیر
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘