دلم براش کبابه
باباش واقعا یه ادم زبون نفهمه که فکر هیچیززی نیست
و یه بارم جلوی من باشوهرم دعوای بدی کردو حرفای بدی بهش زد
دیشبم همینطور نشسته بودیم مادر شوهذم زنگ زد حالو احوال
بعد باباش از اونور شروع کرد فحش دادن فحشای خیلی زشتی میداد نمیدونم با کی اونور دعواش شده بود
خیلی شوهرم خجالت کشید. سریع تلفن رو قطع کرد.
با این که تو عصبانیتا من فهمیدم به باباش رفته ولی دلم براش خیلی سوخت
بعد بهم گفت من مامان بابای تورو از مال خودم بیشتر دوست دارم