2726

یه جوری رفتار می‌کرد که انگار خیلی بچه داری بلده 

همش میگفت زود ب زود پوشش رو عوض کن. بیا شیرش بده. سردشه گرمشه ... 

 چهل روز از زایمانم گذشته بود که مجبورم کردن باهاشون برم سفر. قرار بود بریم برای برادر شوهرم بریم یه روزه خواستگاری. و چون نمیشد من تنها تو خونه بمونم باید همراهتون میرفتم 

ولی صبح روزی ک قرار بود بریم یهو گفت ممکنه یه هفته ای شمال گردی هم بکنیم

بدون اینکه به حال من ‌ بخیه های زایمانم فکر بکنه. چقد تو اون مسافرت ازش متنفر شدم

یه جوری رفتار می‌کرد که انگار خیلی بچه داری بلده  همش میگفت زود ب زود پوشش رو عوض کن. بیا شیرش ...

اینکارای سردشه گرمشه وای گشنشه وای نکنه شیرت کمه و کلی حرفای مف دیگه رو اکثر مادر شوهرا دارن 

ماییم و تو ای جان که جگر گوشه ی مایی

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

به خاطردرسم مجبور بودم بچه رو بذارم پیشش و برم. وقتی برمیگشتم با بچه تو کوچه نشسته بود. منو ک میدید میگفت هیچی نگو ببینم بچه تورو میشناسه . وقتی هم میدید بچه با دیدن من واکنشی نشون نمیده خیلی میخندید

این کارو چند بار تکرار کرد

من نمیدونم چرا حسه بدی میگیرم از محبت ش میدونم کارم درست میستا اما نمیتونم جلوی حس بدمو بگیرم 

عزیزم فکر کن مادر خودته خودتو بزن به بیخیالی نوه شه دوستش داره دیگه اگه بی توجه بود ناراحت‌نمیشدی؟ اگه دخترتو دوس نداشت دلگیر نمیشدی ازش😁

آیلینم هر لحظه به یادتم💔عشقم دوقلوهام👯
2728
به خاطردرسم مجبور بودم بچه رو بذارم پیشش و برم. وقتی برمیگشتم با بچه تو کوچه نشسته بود. منو ک میدید ...

معذرت میخام ولی چه بیشعور ما هم طبلقه پایین خونه مادرشوهرمیم دخهترم سه ماهشه میاد پایین سریع میگه کی میخای یاد بگیری گریه کنی همراه من بیای بالا، یا مثلا یه روز نمیاد میگه بچه منو میشناسه دلتنگی میکنه 

ماییم و تو ای جان که جگر گوشه ی مایی
عزیزم فکر کن مادر خودته خودتو بزن به بیخیالی نوه شه دوستش داره دیگه اگه بی توجه بود ناراحت‌نمیشدی؟ ا ...

اخه محبتش یجوریه دخترم سه ماهشه ما طبقه پایینیم میاد میگه کی میخای یاد بگیری گریه کنی همراه من بیای بالا، یا بچه نگاش میکنه ببین منو میشناسه یه روز منو ندید دلتنگی میکنه دخترم کپی من شده همه میگن حتی خود شوهرم بعد این تا یکی میگه چقد بیه خودته میگه کپی باباشه منم فقط لبخند میزنم یه روز اومد دخترم اروم بود تو بغلام هیچ كاریم نداشتم بزور برداشت برد بالا که تو بکارات برس بآه رو که برد دلم یجوری شد نیم ساعت بعد رفتم بالا دیدم داره گریه میکنه سریع گفت تا الان ساکت بود تو اومدی گریه کرد خداییش حرص درار نیست! 

ماییم و تو ای جان که جگر گوشه ی مایی

الان یه خونه اجاره کردیم طبقه سوم. شوهرم ب مادرش زنگ زد گفت. مادرشوهرمم گفت من شاید سختم باشه اذیت بشم نتونم پیشتون بمونم. شوهرمم ناراحت شد گفت چیه پیش ما راحت نیستی بهت بد میگذره؟ اونم به شوهرم گفت نه بحث اینا نیست، مریضم طبقه بالا حالم بد میشه، وگرنه شاید نخام پیش تو( پسرش) باشم شاید نخام پیش عروسم باشم، ولی دلم میخاد که پیش بچه م( نوه ی خودش و بچه ی من) باشم

اینقد از این حرفا میزد ک افسرده میشدم  اخه شیر داشتی که داشتی، کاسه میذاشتی زیر سینه هات. خب ا ...

من تازه سه روز بود زایبمان کرده بودم میگفت سینه هات شله اضلا شیر داره؟ منم فقط حرص میحخوردم فقط گفتم انقدی داره که بچه رو سیر کنه مادرشوهر منم اصرار داره که بچه کنارش خیلی راحته دختر من چون بیشتر میخابم کنارش بهش شیر میدم وقتی به پهلو میکنمش فک میکنه قراره شیر بخوره دهنش باز میکنه بچه رو به پهلو گذاشته بچم فکش در رفت انقد دمبال سینه گشت میگه بچه میخاد برگرده دکر بشه میگم این گشنشه میگه نه من بچه هام همه سه ماهگی غلت خوردن من نمیدونم همه ایکیوسان بودن بچه هاش چرا حال و روز زندگی ما اینه

ماییم و تو ای جان که جگر گوشه ی مایی
الان یه خونه اجاره کردیم طبقه سوم. شوهرم ب مادرش زنگ زد گفت. مادرشوهرمم گفت من شاید سختم باشه اذیت ب ...

خوب کردی رفتین جدابشین خوب میشه ناراحتم نباش بچه اون ارامشی که از مادرش میگیزه از هیچکس نمیگیره‌. مگه تنهاس مادرشوهرت؟ پدرشوهرت نیست که هرجا میریم اآونم باید باشه

ماییم و تو ای جان که جگر گوشه ی مایی
خوب کردی رفتین جدابشین خوب میشه ناراحتم نباش بچه اون ارامشی که از مادرش میگیزه از هیچکس نمیگیره‌. مگ ...

پدر شوهرم ی زن دیگه هم داره. برا همین از هم جدا زندگی می‌کنن 

الان بازم با ماست جدا نشدیم 


2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز