بچه ها سرکار خیلی اذیتم کردن یکی از همکارام پولی که حق من بوده رو خورده زبونشم درازه
هر حرفی که بخواد به من میزنه منم خیلی جوابشو میدم
امروز خیلی عصبیم کرد انقد که من الان اومدم چشامو بذارم روهم پلکم میلرزه
هی با خودم میگم اوک ادم اشعال ارزششو نداره ولی باز هی فکر و خیال و کارایی که در حقم کرده میاد تو سرم
چیکار کنم اینجور وقتا دارم خودمو نابود میکنم
شما چیکار میکنین
اینم بگم که بالا دستیم از تمام کاراش خبر داره ولی کسی نمیتونه کنترلش کنه انقد اشغاله