بچه ها من 26 سالمه و مجردم. خواهر کوچکترم که 8 سال از من کوچیکتره چن ماه دیگه با پسرخاله م نامزد می کنن. همه ی صحبت ها هم شده.... من الان خیلی استرس دارم و ناراحتم.... آیا این طبیعیه؟؟ شما هم اگر جای من بودید همینطور میشدید؟؟
مردِ من چشمهایش لبریز از آرامش است...وقتی کنارم قدم میزند از هیچ چیز و هیچ کس ترسی ندارم...او معنای تمام و کمال واژهی امنیت است...قول هایش قول است...تهِ چشمانش پاکی موج میزند...برای عاشقانه هایم مجنون است و برای بچگی کردن هایم پدر ...مردِ من مــــرد است و محکم...آنقدر محکم ک میتوانم با خیال راحت کنارش همان دختربچهی ساده باشم