آره بخدا خیلی وحشتناکه کارای شوهرم...
ی بار ی پسره دنبالم افتاده بود این فهمید شماره پسره رو پیدا کرد خودشو جای من جا زد...
بهم زنگ زد گفت بیا بیرون ی دیقه رفتم پایین دیدم همون پسره از دور با لبخند داره میاد! اومد جلو با من سلام و احوال پرسی من هنگ بودم اصلا! ی دفعه شوهرم اومد با رفیقاش پسره رو کرد تو ماشین برد.... پشتش هم بقیه رفیقاش تو وانت!!! رفتن....