به خاطر یه خاطره تلخ از چندساله پیش از شب عروسیم یه وقتا اذیت میشم مثل الان خواب از سرم می پره همش میگم مردم در موردم چی فک می کنن؟همش خودمو سرزنش می کنم.دوس دارم کلا بی خیال گذشته بشم چکار کنم
چون تو عقد کلفتیشو نکردم بخدا اگه تعریف کنم میگی مگه اون کلفت می خواسته
مكه اجازه ميدن دختراي خودشون تو خونه شوهر كلفتي كنن غلط كردن زن بسرش شدي نه زن اون كه به هرسازش يجور برقصي بي خيال شو به امروزت فكر كن و به خودت وشوهرت وثمره عشقتون
ماندن به پای کسی که دوستش داری قشنگ ترین اسارت زندگیست.(حسین پناهی)
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم گذشته من پر از خاطره های تلخه که اگه بخام بهشون فکر کنم نابود میشم. قبلا خیلی گرفتار گذشته بودم در حدی که میشد از شدت غصه خوردن یک طرف بدنم کاملا فلج میشد ۸ ماه می افتادم تو رختخواب. بعد از ۵ سال مریضی و غصه و ناراحتی یه روز به خودم اومدم دیدم این کار من به جز خودم به هیچ کس دیگه ای ضربه نمیزنه. فقط خودم دارم داغون میشم. جوونیم داره بخاطر خواهر شوهر و مادر شوهرم هدر میره. موهام داره سفید میشه. قطعا اونا با دیدن حال و روزم خوشحال میشن. تصمیم گرفتم گذشتمو بذارم توی یه اتاق توی ذهنم در و هم روش قفل کنم کلیدشم بندازم دور. اصلا بهش فکر نمیکنم دیگه. هر وقت چیزی بخاد یادم بیاد به خودم میگم گور باباشون ولش کن. خودمو عشق است. پا میشم یه آهنگ شاد میذارم همون لحظه یکم میرقصم یادم میره. هر کی ام منو میبینه میگه خوش به حالش با این همه اتفاق که براش افتاده عجب روحیه ای داره. ببخش طولانی شد
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم. راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
مادرشوهر منم میخاست عروسیمو خراب کنه هرکاری کرد من لبخند زدم تو دلم داشتم منفجر میشدماااا...عروسی تموم شد گفتم داغ خودمو پسرتو رو دلت میزارم کثافطططط....شوهرم گفت من یه عمر بهشون خدمت کردم انتطار ۱ساعت احترام داشتم ولی نداشتن..تازشم رفتم فیلم عروسیمو گرفتم از اول فیلم تا تقریبا اخراش خوا۶ر شوهرو مادر شوهرمو دخترای خواهرش وسطن میرقصن....منم نامردی نکردم فیلمو بردم دوباره گفتم پاک کن هرجا ک این ۶ننفر هستن پاک کن......شوهرم گفت نکن زشته میبینن....گفتم یشب ریدن تو اعصابم نمیخام با هربار دیدن فیلم یاد شاهکارشون بیوفتم....بعدم گفتمم حتی بمیرمم نه فیلم نه عکسمو نشونشون نمیدم......
بماند که میشد کنارم بمانی؛نماندی😢بماند ک کار دلم را ب حسرت کشاندی😔