2726
عنوان

خیلی مسخرس اما به خاطر یه خاطره تلخ

1200 بازدید | 103 پست

به خاطر یه خاطره تلخ از چندساله پیش از شب عروسیم یه وقتا اذیت میشم مثل الان خواب از سرم می پره همش میگم مردم در موردم چی فک می کنن؟همش خودمو سرزنش می کنم.دوس دارم کلا بی خیال گذشته بشم چکار کنم

خداروشکر

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

من اولای ازدواجم چون به خانواده شلوغ عادت نداشتم هرکی بهم یه چیزی میگفت تا صب بیدار میموندمو بهش فکر میکردم خیلی اذیت میشدم اما حالا تا فکرم میره اون سمتی به غذای فرداو کار خونه و اینا فکر میکنم یادم میره

تعدیف کن دیگه ...این ج خاطره ایه ک حالتو بد میکنه...تعریف کن شاید تو حساسی مگر اینکه شب عروسیت تو تالار گوزیده باشی این قابل بخشش نیس ب هیچ عنوان

بماند که میشد کنارم بمانی؛نماندی😢بماند ک کار دلم را ب حسرت کشاندی😔

هر وقت این فکرا اومد تو سرت، برو جلو آینه و به خودت بگو بسه! دیگه تمومش کن(یا بگو خفه شو)

محکم بگو

آدمایی که سلامت روانی دارن جلوی آینه با خودشون حرف میزنن، خیلی خیلی تاثیر داره ،امتحان کن

هرآنچه میخواهی ، آنسوی ترس توست و پادزهر ترس ، اقدام است 💪👍
تعدیف کن دیگه ...این ج خاطره ایه ک حالتو بد میکنه...تعریف کن شاید تو حساسی

بی محلی مادرشوهرم تو شب عروسیم جلو مهمونا.عصبانیت من تو عروسیم .همش میگم دشمنام خوشحال شدن اون شب همش میگم چرا خودمو کنترل نکردم

خداروشکر
2706
ارسال نظر شما
2687