2733
2739

دیشب با نامزدم آشتی کرده بودم بعد یک هفته که زیاد خوب نبودیم اگه از دعوای قبلمون خبر دارین ( سر زن دوستش و ...) 

ساعت ۹:۳۰ بود از دانشگاه رسیدم شهر خودمون ، یک ساعت راهه 

ز زد گفت کجای گفتم تاره رسیدم خیلی گرسنمه میخوام برم یه جا غذا بگیرم چون مامانم گفت شام نداریم

اصرار که بیا بریم فلان جا ( تو مسیر بود) شام بخوریم ..دلم تنگ شده و اینا رفتم 

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

2728
2738

دو تا دختر بغل ما نشسته بودن ایرانی ولی اینجا به دنیا اومده بودن ( نقطه ضعف من ) 

دخترای خوبی بودن خدایی ، اصلا مثل زن دوستش نبودن که بخوان منو نادیده بگیرن و با اون بحرفن حرف زدیم و اینا 

یکی دو ساعتی 

نامزدم به بگیشون گفت من یه داداش دارم دکتره و تو فلان بیمارستان کار میکنه و ۳۵ سالشه و دوس دارم بهت معرفیش کنم ...

دختره هم بدش نیمد ولی چیزی نگفت خب. مستقیم .. 

خلاصه حرف زدیم و تو اینستاگرام همو فالو کردیمو اینا 

خواستیم بریم دو تا دخترا چک خواستن گارسون گفت حساب شده... اینا شک شدن ! نامزدم حساب کرده بود! میگم چرا؟ میگه خواستم با پیمان  اشناش کنم خوشم اومد واسه پیمان ( داداشش)

اخه کی این کار رو میکنه!

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز