شوهرم خیلی به حرف مادرشه هرمشکلی پیش بیادسمت خانوادشومیگیره خیلی بی کسم و تو این شهر غریب...شایدمقصرم منم ک سیاست ندارم خودموپیش شوهرم عزیزکنم بگیدچیکارکنم ک شوهرم جذبم بشه واسش مهم باشم اصلا خوبیام رو نمیبینه
امشب ی خانوم کتاب زنان زیرکو پیشنهاد داد
شماهم دان کن بخون
یهنی چی ب حرف مادرشه
وای دلم لرزید هر بار اینجور تاپیکارو میخونم میترسم از ازدواج😢
عزیزم شاید مشکلت از همین بیش از حد خوب بودنه
منم مثل شمام ولی بااین تفاوت که شوهرمو باسیاسبت کشیدم طرف خودم.گوشیم داره خاموش میشه.فردا میام بهت میگم.
از اخلاقای خوبش تعریف کن
هیچ وقت بده خانوادشو پیشش نگو...این یه نکته مهمه..اون وقتی ببینه تو خوبی و چیزی نمیگی میفهمه مشکل از کجاس
منم دقیقا مثل توم
بعد سه سال ازدواج
تازه خونمو از مادرشوهر جدا کردیم نمیدونی چ عذاب آور بود الان دوماهی هس جدا شدیم کمی بهتره ولی باز مامانش بگه بیا باید سریع بره
مقصرهمسرته ولی راه حل دست شماس،توهمین نی نی سایت کلی تاپیک سیاست زنانه هست که میشه ازش چیزای خوب یاد گرفت شاید همه ی حرفاشون درست نباشه ولی میتونی چیزایی که به دردت میخوره روانجام بدی ،من که کلی چیز یاد گرفتم ازشون
خب همون طور که هست بپذیرش سخت نگیر غرنزن گیر نده نگو به مامانت نگو حریس تر میسه لج میکنه همه ی حرفات رو یجور دیگه بزن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
52 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
