دیشب خواب دیدم توی یه بیابونم که پرا ز سخره و دره هست بعد اونجا یک نفر میخواد منو اذیت کنه و من همش از روی سخره ها فرار میکنم ،که یک دفعه دیدم یه پیرمرد جن با اون کسی که دنبال منه درگیر شده و دارن همدیگرو میزنن آخرش پیر مرد جن اون یکیو کشت و خونش توی یکی از دره ها بود ،پیر مرد کور بود و پسرش شهید شده بود و توی بیابون یه امام زاده کوچیک بود خادم امامزاده بود و انگار روح پسرشم همونجا تو امامزاده بود ، به من گفت من مراقب توام ،من حواسم بهت هست ،منم یکم ترسیده بودم ازش چون میدونستم جنه منو برد خونش برام نون پنیر آورد گفت بخور توام مثل دخترمی از من نترس من مومنم .بعدش دید من ترسم کم نشده پا شد از خونه رفت . از نظرتون تعبیرش چی میتونه باشه ؟