محسن۱۲۱۲۳۴ مدیر استارتر عضویت: 1398/09/10 تعداد پست: 177 عنوان جوش سرسیاه 99 بازدید | 11 پست سلام من ۱۷سالمه ۴ساله ک شدید جوش میزنمروی گونه هام و بینی ام جوش سرسیاه زیاده و لکه های سیاه هس چیکار کنم تا خوب بشه 1398/09/19 | 21:07 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
cinderellaaaa عضویت: 1398/08/03 تعداد پست: 5950 دکتر پوست برو دستش نزن لایه بردار و ماسک هم خوبهماسک زغالی ترکیه یا آلمانی بگیر مردادی ها جذابن مخصوصا اگه خانوم باشن 😊😊
ملانیی عضویت: 1397/09/24 تعداد پست: 14315 من هرکاری کردم نشد عین کنه میچسبه به پوست جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"
mpone عضویت: 1398/06/07 تعداد پست: 1421 ماسک سیاه بخر واسه جوشای سرسیات.شما علتش اینه که اصلا ب پوستت رسیدگی نمیکنی بخاطر همین جوش میزنی
_النازم عضویت: 1398/03/18 تعداد پست: 9264 فقط بهشون دست نزنطبیعیه ، تو سن شمابرو دکتر تنهایی رو ترجیح میدهم به تن هایی که روح شان با دیگری ست ... تنهایی تقدیر من نیست ، ترجیح من است ! لطفا اگر نظر مخالف منو داری و میخوای جنجال به پا کنی ریپلای نکن 🙏 هر گونه توهینی گزارش زده میشه .
محسن۱۲۱۲۳۴ مدیر استارتر عضویت: 1398/09/10 تعداد پست: 177 خانواده ام اجازه نمیدن برم دکتر میگن توی این سن تو جوش عادیه
محسن۱۲۱۲۳۴ مدیر استارتر عضویت: 1398/09/10 تعداد پست: 177 از کرم لایه بردار و اسکراب هم استفاده میکنم ولی روی گونه هام خیلی جاشون بده انگار ک دون دون شدن برای این لکه هاروی گونه هام درمان میخوام
nil0 عضویت: 1398/09/02 تعداد پست: 1304 من هرکاری کردم نشد عین کنه میچسبه به پوست میشه درخواستمو قبول کنی عزیزسوال دارم
ملانیی عضویت: 1397/09/24 تعداد پست: 14315 میشه درخواستمو قبول کنی عزیزسوال دارم اره گلم حتما جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"