بچه ها...

چشم آهوی من 

قسمت اول

این یه داستان عاشقونه و طنز هست که هیچ خلاصه ای نداره و باید خودتون بخونید واقعا عالیع 🙂

آخخ خدا دارم میمیرم

_عشقم طاقت بیار الان دکتر میاد 

_دیگه صبر ندارم تروخداااا بگو زودتری بیاد 

_ایناهاش دکتر اومد

دکترم رو دیدم هیچ جوره نمیتونستم نفس بکشم دیگه آخراش بود زور آخرم رو زدم و به دنیای دیگ رفتم فقط صدای بچه رو شنیدم و تمام...

سپهر*

وقتی بچه به دنیا اومد نازلی از هوش رفت و صدای گریه بچه فقط میومد رفتم بچمو بغل گرفتم چقدر زیبا بود چقدر سفید با اینکه بچهایی ک به دنیا میان اولش خیلی زشتن ولی دخترک من چقدر زیبا بود مثله نور میدرخشید بچه رو ازم گرفتن و بردنش. سریع تر کارای اتاق نازلی و انجام دادم و سفارش کردم کلی بادکنک های صورتی سفید و گلی گل رز صورتی بزارن و اتاق رو کامل کنن و خودمم رفتم که لباس های شیک ترتمیزی بپوشم 

از خونه زدم بیرون ب طرف گل فروشی رفتم ۵۰۰ شاخع گل صورتی و سفید سفارش داده بودم که اماده کرده بود اونو برداشتم و به طرف بیمارستان حرکت کردم ، همه توی اتاق بودن و وقتی رفتم نازلی با عشق منو نگاه میکرد گل رو بهش دادم همون موقع صدای چیلک‌عکس اومد ک خواهرم سارینا ازمون عکس گرفت و سریع رفت بیرون نمیدونم باز این شیطون خانوم عکاس میخواد چیکار کنه بچمون رو اوردن گذاشتن تو بغل نازلی نازلی با خجالت بچمونو ناز میکرد اخه نازلی خیلییی خجالتیه میدونستم از نگاه بقیه و من داره خجالت میکشه پرستار ب نازلی گفت که شیر بچه رو بده نازلی سرخ و سفید شد نگاه من کرد مامانم منو بیرون کرد درو بستن. _ای بابا حالا از من خجالت میکشه حسابشو میرسونم

این سارینا پ کجا رفت ؟! زنگیدم بهش جواب داد 

_الو بله داداش 

_کجا رفتی تو

_آتلیه ام میام تا ۴۵ دیقه دیگ

_این موقع رفتی اتلیه چرا

_کار برام پیش اومد 

_اوکی بای 

تلفنو قطع کردم و رفتم کارای ترخیص انجام دادم اماده رفتن شدیم 

سارینا * 

ب زور راه میرفتم درد داشتم خیلی زیاد... مرد خوشتیپم کنارم نشسته بود رانندگی میکرد بزارید از خودم بگم من دختری با موهای طلایی بلند و رگه هایی مشکی و قهوه ای ک واس خودمم عجیبه این رنگ با چشمایی کشیده و خمار خاکستری و صورتی سفید دماغی کوچیک و سر بالا خدای عملی خخخ لبای درشت قلوه ای صورتی گونه های برجسته ابروهایی خوشگل قدمم ۱۶۰ وزنمم ۴۵ اندامم عالی و سپهر دوست داره و سنمم ۱۷ سپهر هم مردی ورزشکار و اندام هیکلی ۲۳ ساله ما تفاوت سنی زیاد داریم ولی عاشق همیم چشم ابرو مو مشکی لب و دماغ متوسط عالیه بود قیافش ارزوی هر دختری......

۱۷ سال بعد ....

بخونید امیدوارم خوشتون بیاد 

گذاشتم

گذاشتم