دوستان دیشب ازتون سوال پرسیدم ولی متاسفانه هیچ کس کمکم نکرد ،راجع به ترک خانواده خودمه ،احساس میکنم بدون رفت و آمد با خانوادم زندگی متاهلی خودم بهتره ، مادرم خیلی خبر چین و کلک نمیدونم شاید کاراش ناخواسته باشه ولی داره با این کاراش قلب و زندگیمو آتیش میزنه؟؟؟
تو رو خدا شما یه پیشنهاد بدید،،،،،
واقعا ک
کم برو ولی دلشونو نشکن
هفته ای یه بار یکی دوساعت برو و بیا اما قطع کامل نه
ترک صله رحم گناه هست و عواقب داره رفت و آمد کن ولی شیوه آن رو عوض کن
دعوتت کردن برو
بنظرم اگر میتونی
در حد کم و حداقلی باهاشون در ارتباط باش مثلا ماهی یه بار
حالا یا تماس یا سر زدن
رفت و آمد رو کمتر کن ولی قطع نکن چون از طرف شوهرت و خانوادش یه آدم تنها و بی کس و کار به حساب میای که پشتوانه نداره
هر وقت سوالی پرسیدن سربسته جواب بده بحثو منحرف کن چیزای جانبی بگو سرشونو گرم کن
نه اصلا ولی ب مامانت یجوری بگوکارش اشتباهه
مادرم خواهرمو و همسرش رو خیلی دوست داره روی پدرمم خیلی نفوذ داره دیروز برای اولین بار پدرم دو تا مشت محکم کوبید تو صورتم فقط به خاطر اینکه به رفتار و کارای مادر و خواهرم گله کردم
منم یکم شبیه شمام. مادر منم طرفدار خواهرمه. ما هم چند هفته پیش با خواهرم سر بچه هامون با هم بحث کردیم تو خونه مامانمینا. مامانم هم طبق معمول طرف اونو گرفت منم خیلی ناراحت شدم. کلا از بچگی با من خوب نبودش با من اونجوری حس کردم. خواهرم میگفت اصلا روزایی که اونا میرن من نباشم و برعکس که بچه ها با هم دعوا نکنن. اکثرا جمعه ها میرفتیم حالا نمیدونم این جمعه نرم یا چیکار کنم؟؟
زندگی من دقیقا مثل شماست من حتی توی ازدواجم هم خودم نظر ندادم مادرم گفت پسر خوبیه برو ازدواج کن والسلام منم گفتم چشم حالا احساس میکنم از اینکه ازدواج موفقی داشتم خواهرمو و مادر و شوهر خواهرم ناراضین
