مادرشوهر من یه اخلاقگندی داره فکر میکنمم شوهرم به اون رفته
مثلا هر روز صبح پاشد باید بره بیرون رو بگرده تا ظهر میره بیرون بعد عصر دوباره میره بیرون بعد شب دوباره با پسرش میره بیرون
مثلا صبح ها اکثرا زنگ میزنه به من یا خواهرش یا عروس هاشون تا با اونا بره بیرون اکثرا هم تلفن هاش رو جواب نمیدیم بعد عصر ها با دوستاش برنامه داره شب هم با پسرش پدرشوهرم هم اصلا باهاش کاری نداره چون نتونسته از پسش بر بیاد
الان هشت ساله عروسی کردم والان میفهمم شوهرم به ننش رفته مثلا صبح ها تا ظهر میره سر کار بعد همش عصر ها میگه پاشو بریم بازار بگردیم شب ها هم همش میگه بریم خونه ما یعنی مامان من چون مادرخودش اصلا خونه نمیشه منم واقعا از شوهرم حالم داره بهم میخوره خیلی حساس شدم