من سنتی ازدواج کردم.خیلیم خانوادم اصرار کردن به ازدواج تا قبول کردم.چون شرایطش خوب بود و اوضاع مالیش عالی.
اوایلش خیلی بد بود واقعا اذیت شدم گاهی یه کاریای میکنه ازش دیونه میشم ولی درکل خوبه خیلی کارا برا من کرده که ثابت کنه دوسم داره.بعضیا با زبون نمیتونن ابراز محبت کنن با کاراشون ثابت میکنن.حقیقتا من الان حتی دوس ندارم به زمان قبل برگردم.هرچند زندگی با عشق و هیجانی دوس دارم ولی حسم میکنم اینا مال فیلما و رماناس .بهتر واقع بین بود .اکثر زندگیا همین.سعی کن باش حرف بزنی وبگی که چه چیزایی و حرفایی اذیتت میکنه.خودت به خودت کمک کن.