بله چشم سومت بوده.....طبیعیه تو دوران مجردی ونوجوانی ادم خیلی پاک تر دقیق تر از دوران دیگست...و اینطور که معلومه مال شما خدادادی فعال بوده......مدیتیشن کن و سعی کن درحالت مدیتیشن روی نقطه چشم اجنات که وسط پیشونیته تمرکز کنی..یوگا کار کن....برو دنبال فلسفه همش درحال خوندن موضوعات فلسفی باش تا دوباره به مغزت شوک وارد بشه و تو رو به خود واقعیت برگردونه...ایمان داشته باش که موفق میشی....اگه تلاش کنی اراده کنی دوباره راهشو پیدا میکنی
بعد حدود پنج سال همین چندروز روز پیش یهو تو ذهنم اومد شاید اون حال اون زمانم مال چشم سوم بوده، بخدا هر روز تو این پنج سال به خودم میگفتم چرا نمیتونم دیگه اون حس خوبمو تجربه کنم؟؟ همش دنبال جوابش بودم که اون حس چی بود که انگار واقعا تو وجودم مرده؟؟ اون موقع قشنگ خودم میفهمیدم چشمام یه انرژی داره، خیلی دنبال جواب بودم تا اینکه الان فک میکنم پیداش کردم، ممنون عزیزم که مطمینم کردی، موضاعات فلسفی مثلا چی بخونم؟؟ راستی تو نوجوانیم چندبار شده که چشامو بستم و احساس کردم از دور دارم به کره زمین نگاه میکنم خیلی تجربه های خوبی داشتم که تازه اولین بار دارم اینجا میگم تا حالا به کسی نگفتم فقط همون سوالمو جواب بدین ممنون میشم
یا خداااااا....اینا چیه....محلول مالید چشمت باز شد؟؟؟روحتون شاد مردم از خنده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
