خانمیا من یک ساله ازدواج کردم. از اول آشنایی قصدمون ازدواج بود و یه جورایی دوستی نبود خواستگاری طوری بود. همسرم آااااقاس. موقع ازدواجمون همه گفتن خیلی مذهبیه به تو نمیخوره. ولی افکارمون خیلی نزدیک بود مشکلی نیست واقعا. من الان باردارم یکم حساس شدم. مشکل جدیدمم یکی از عکسای تلگرام ایشونه که مال خیلی وقت پیشه. وقتی باهم آشنا شدیم اون عکس توی البوم تلگرامش بود یعنی اینکه قبلا عکس پروفایلش بوده. الانم سیو مونده. دست یه خانم دور گردنشه و من هیچوقت روم نشد بپرسم اون دست کیه. اصلا برام مهم هم نبود. نمیدونم چرا الان مهم شده. من هیچوقت راجع به گذشته کنکاش نکردم. مطمینم هرکی جای من بود میپرسید. همسرمم توی اون عکس یه لبخند از ته دل داره
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.