2726
عنوان

باردار شدم مادر شوهرم میگه باید دی ان ای بدی😓

| مشاهده متن کامل بحث + 8122 بازدید | 181 پست

خواهرم یهو گفت 

شما که میدونستید پسرتون مشکل داره و سالم نیست برای چی روز اول تو خواستگاری بهمون نگفتید..... چرا مخفی کردین اگه میدونستید پسر تون مشکل داره.... چرا نگفتید.... این حق خواهر من بوده قبل ازدواج بفهمه همه عیب و ایراد های شریک زندگی شد... اگه میخواست ازدواج می‌کرد نه ایجوری بدون اطلاع.... 

اگه الان به قول خودتون معجزه نمیشد چی؟؟ می‌خواستید حسرت مادر شدن به دل خواهر من تا آخر عمرش بذارید.... 

اگه شما میدونستید پسر تون مشکل داره.... چرا شب عروسیش وقتی آبجیم اومد خونه بابام خداحافظی کنه جلو کل فامیل هامون داد زدید ایشالله 7 تا پسر بیاری 1 دونه دختر... 

خلاصه من دیگه فقط کاری به هیچی نداشتم... فقط داشتم میسوختم چرا جلو فامیل ها گفت شوهرت مردونگی نداره.... چرا مارو کرد از این به بعد نقل دهن مردم.... 

چرااااا ااا دارم دیونه میشم... 

من حالا چیکار کنم... راه بیافتم به همه بگم بخدا شوهر من مردونگی داره.... خوبشم داره... 

تازه اینجا جای خوب قضیه است... 

فرشته گناهکار اسم رمانی هست که نوشتم. عکسمم میخواستم عکسی بذارم که هم خودم باشم هم معلوم نباشم... عکس رادیولوژی گردن مو گذاشتم   

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

خدایش حقمونه اسی سریالیش کنه 

وقتی تو پست اول همش بگه همه فقط میخونن میرن 

من خودم از اون دسته م ک پست اول همه رو تعریف میکنم 

میان میخونن میرن شاید عجیب باشه ولی تاپیک خیانتم زدم بازدید نشد 

خب چتونه ادم نمیدونه به کدوم سازتون برقصه والا

  جای بعضی از ادما در زندگی      پر نمی شود       زخم میشود       و تا ابد می ماند                      مثل جای خالی مادر💔
2728
خواهرم یهو گفت  شما که میدونستید پسرتون مشکل داره و سالم نیست برای چی روز اول تو خواستگاری بهم ...

خواهرت نبود چيكار ميكردي واي مغزم درد گرفت منم از بي ابرويي جلو جمع خيلي ميترسم 

ب نظرم شما اول از همه بايد قطع رابطه كني با مادرشوهرت و حرف مردم برات بي ارزش باشه ميدونم سخته ولي مردم دو صباي ديگه يادشون ميره ولي اعصاب تو برنميگرده بخواي با همچين زني رفت و امد كني چون هر ثانيه اش ي اعصابخورديه

دوستان لطفا سوال نکنید همینطوری هر یه ساعت سه خط می ذاره وای به حال اینکه جواب شما رو هم بده و یا دائم حاضر و غیاب هم بکنه.یه لحظه سکوت کنید لطفا

من یک دختر چادریم،چادرم مشکیه.ولی تمام لباسهای خونگیم صورتیه...من یک دختر محجبه ام،خنده هام توی خیابون بلند نیست ولی  فضای خونه پر از خنده های شاد منه...چادرم مشکیه ولی دل مرده نیستم...من محجبه ای دلشادم،چون خدا رو دارم...خداجونم ممنونم که دارمت،خدایا شکرت🤲😍 سلامتی وظهور امام زمان صلوات(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)

آخرش :

 مادر شوهرم یه سلیطه بازی در آورد بعذ از حرفای آبجی مو یه کولی بازی کرد.... چند وقت بعدش از حرصش که آبجیم اون جوری جوابشو داد... شوهرم رفت پیشش. 

شوهرم قبلش میگفت هیچ کس تو دنیا به مادرم حق نداره از گل کمتر بگه.... این زن همه ی زندگی منه.... ایشالله هر روزی که خواستم تو روی مادرم وایسم اون روز... روز مرگ من باشه... 

مادر شوهرم فکر کرد مثل همیشه شوهرم میخواد طرف شو بگیره و میخواست شروع کنه از آبجیم بدگویی کردن و مظلوم نمایی کردن..... یهو شوهرم مادر شو شست گذاشت کنار... 

گفت چرا ابرو منو جلو مردم بردی.... چرا زن حامله منو داری سکته میدی... چرا انگشت‌نما مون کردی تو فامیل... 

خلاصه مادر شوهرمم چند وقت بعد از قهر کردن شوهرم... دید دستش جایی بند نیست و نمیتونه منو عذاب بده چون قهریم.... 

این فتنه جدید راه انداخت.... گفت شوهرمم مشکل نازایی داره.... باید آزمایش دی ان ای بدی تا معلوم شه از کجا حامله شدی. 

شوهرم و برادر شوهرمم که اونم مجرده و 3 سال لز شوهرم کوچیک تره... باهاش دعوا حسابی کردن... 

حتی برادرشوهرم اومد خونه مون با کلی خجالت و شرمندگی گفت آبجی توروخدا ببخش... مامان انگار از وقتی بابامون فوت کرده اصلا مغزش قاتی کرده... بخدا فکر میکنم کلا این دیونه شده.... 

به بزرگی خودت ببخش... 

الانم همه باهاش قهرن بجز خواهر شوهر موزیم که طرفدارشه 

حالا مادرشوهرم نشسته کم کم داره یه پچ پچ هایی تو فامیل راه میندازه 

راستی اینم بگم.... همین افریطه خانم.... چند ماه قبل این حرفا همش میگفت توروخدا حامله شو.... نگاه کن خودت سنت کمه ولی پسر من 32 سالش شده... توروخدا زود بچه بیار. 

دلم نوه میخواد الهی فداش بشم از الان. 

فرشته گناهکار اسم رمانی هست که نوشتم. عکسمم میخواستم عکسی بذارم که هم خودم باشم هم معلوم نباشم... عکس رادیولوژی گردن مو گذاشتم   
الان یعنی تموم شد پس دی ان ای چی شد؟؟😕

نه پست اخرم نوشتم عزیزم هنوزم قلبم تیر میکشه اه

فرشته گناهکار اسم رمانی هست که نوشتم. عکسمم میخواستم عکسی بذارم که هم خودم باشم هم معلوم نباشم... عکس رادیولوژی گردن مو گذاشتم   
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز