بعد من واسه اولین بار رفتم اونجا شام کوفتم درست نکرد کثافت . ضمنا بیخبر نرفتم. تنها بود به داداشم گفت به من بگه برم پیشش.
داستان عشق من . سال ۸۵ هست . اشتباه ۹۵ درج شده لطفا با عشق وارد بشید و با انرژی مثبت خارج بشید .لینک کتاب الکترونیک داستانم من حالم خوبه دوستای نازم. ممنون از اینکه این بار رو از روی دوشم برداشتید. خیلی حس سبکی دارم الان. و الان حالم از اون شبی که تاپیکو زدم بهتر شده. ممنون از همدلیتون 💖 آرزو میکنم عشقِ خوب به موقع به سراغتون بیاد و حاصلی جز رسیدن نداشته باشه 💖