شوهرم از نصفه شب شروع كرد به استفراغ و دل درد و اسهال الانم تب و لرز شديد كرد بچمون ١سالشه زنگ زدم اورژانس گفتن خودت بايد بياريش الان براش آژانس گرفتم گفت تو بمون پيشه بچه خوابه شير ميخوره نصف شبم نميشه جايي بزارمش شوهرمو تنها فرستادم رفت نميشدم به داداشش زنگ زد بد موقع چيكار كنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من تو زندگیم فقط شوهرمو دارم. تنها کسی اذیتم نمیکنه پشتم درمیاد خودشه. هیچوقت بابودن کسی اینقد غرور نداشتم. مریض شه نمیتونم ولش کنم امونه خدا. چون زبونم لال طوزیش بشه من بی کس میشم
نه اما نفسم برای شوهرم میره. دق میکنم تنها توحال بد بره. بچه ام تنها میذارم اما باشوهرم میرم چون تما ...
این درسته بعد از مدت ها یه کامنت خوب دیدم این یعنی زندگی خوبی دارید تبریک میگم (واقعا آفرین) البته تنها گذاشتن بچه رو من باهاش مخالفم و مطمئن خودت هم این کار رو نمی کنی ولی در کل نظرت در مورد همسرت رو دوست داشتم > واقعا آفرین
اطلاعاتی هرچند محدود در مورد مسائل روان شناسی دارم در همون حد اگر کمکی از دستم بربیاد دریغ نخواهم کرد
من تو زندگیم فقط شوهرمو دارم. تنها کسی اذیتم نمیکنه پشتم درمیاد خودشه. هیچوقت بابودن کسی اینقد غرور ...
خب منم واسه همین میگم بچه نیار چون اگه با این سیستمبخوای بزرگش کنی اونم میشه یکی مثل خودت وحس خودتو پیدا میکنه بی کسی و تنهایی ، اندازه نگه دار که اندازه نکوست