من امروز خیلی روز بدی برام بود. هنوز از ظهر حالم جا نیومده . خونه مادرشوهرم با خواهرشوهرم دعوامون شد فحشو فحش کاری. شوهر اون یکی خواهرشوهرم هم شروع کرد فحش دادن به من از اون طرفداری میکرد. دعوا رو خودشون شروع کردن با یه شوخی زشت. خواهرشوهرم رد شد زد پس سرم. الکی شوخی شوخی. و اینکه من هیچوقت شوخی ندارم احترام گذاشتم بهش. شوهرمم پشتم درومد ..... دلم میخواد یه کاری کنم. خسته شدم از این همه بی احترامی دیدن. دلم میخواد گریه کنم. اشکم نمیاد. هرچی هم گفتن من جوابشونو دادم میگفتم خودتیو همه کست. ولی همش دعوا راه میندازن با من. بعدشم میگن این با همه مشکل داره. کاش میتونستم برگردم به عقب. این ازدواجو نمیخواستم.
حالا که شوهرت پشتت بوده نگو کاش باهاش ازدواج نمیکردی
بخاطر یه عده نفهم کام خودتو تلخ نکن
چ بی فرهنگن البته ببخشیدا اما اگه میتونی طلاق بگیر.چندسالته؟
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
رو چ حسابی این حرکت زشتو انجام داد.چرا فحش اخه
ایول ب شوهرت ک پشتت بود
وای چقدر تحقیر شدی،خونه خراب شدشون نرو خب
خانواده شوهرن دیگه .
هرچه قدر هم خوب باشی بازم میگن بدی .
تنها راهش دوری و کم محلی، سرت به زندگی خودتت باشه باز شوهرت خوبه اونو داشته باش، دوری ودوستی ، رفت وآمدتتو کم کن
بخاطر دوتا الاغ آرامش خودتو شوهرتو نزن بهم مهم شوهرته بقیه برن به درک
اهان ببخشید من خوندم شوهرت پشتت نبوده پس حالا ک پشتت بوده بیخیال خواهر و مادرش زندگیتو بچسب
فک کنم زیاد می ری خونه مادرشوهرت؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
