چی میخوای بکشم همش حرص میکشم :(
هنوز از جاریم بگم برات هنگ میکنی که .
یه جاری دارم خبرچین دو به هم زن .بزاری فقط خونه شوهرم کار کنه .اخه یه جا باهم زندگی میکنن .
کل پول و درامد پدرشوهرمو با دوتا بچه هاش و برادرشوهرم خرج میکنن و پولای خودشونو نگه میدارن (البته جاریم میگه همسرش مثل همسر من بودهسر عقل اومده )
بعدش جاریم سهام عدالت و یارانه و....رو میده برای خودش طلا و وسایل خونه .
تموم عیدها هم شوهر من وسایل و خوراکی میخره میبره خونه پدرشوهرم .برادرش نمیخره .
از یه طرف پدرشوهرم یه زمین کشاورزی داره که برادرشوهرم درامد اونجا رو هم برمیداره .
هنوز پدرشوهرم یارانه شوهرمو هم میگیره .
از یه طرف با این همه خدمتی که شوهرم برای برادرشوهرم و جاری و بچه هاش میکنه ..جاریم همش از من و همسرم پیش فک و فامیلا بدگویی میکنه و ابرومونو میبره (به دروغ و الکی .مثلا میگه نمیخواستن اینو بگیرن برای برادرشوهرم .نمیخواستن عروسی بگیرن .کلی دروغ دیگه :( ...
اونوقت شوهر ساده من میره خرج اینا میکنه .هر چی هم میگم خرج نکن گوشش بدهکار نیست ...
جاریم هم که پز وسایلاشو و طلاهاشو و....به من میده .
چون تموم خرج عروسیشو پدرشوهرم داده .اما عروسی منو شوهر خودم داده ...