سلام
من پتج ماهذعقدم همه خانواده شوهرم همسرمو خیلی دوست دارن و همیطور منو .خواهراش خیلی مهربونن. .خانواذش ی بار نشده تادالان دخالت کنن .یا حرفی ازشون شتیده باشم ناراحت شده باشم گاهی فقط نشستن بهم گفتن با فامبلمون ایطور برخورد کن
همسرم کارش بد نیس اما زحمتش زیاده
بخدا از در ک میاد جز خنده بذلبش هیچی نیس
خیلی خونه ما میاد
دیپلم بود اما ی سه ماه پیش گفت میخام مهندس بشم بذات رفت دانشگا ثبت نام کرد
پول بهم میده مگر وقتی واقعا نداشته باشه
ولی الان وام ازدواج گرفتیم
ده تومن از پول وام ازدواج داده ب واداشم قرض ک قسطاش بده ماشینش نفروشه تا چن ماه دیگه ب ما بده
کارش تمام بشه سی تومن بهمون میدن
خب باید کار کنه تا پولامون جم کنیم زندگیمون شروع کنیم
ی شبایی میشینه فک میکنه میبینم خوذشم ب فکر زندگیمون هست
الان برا شب یلدایی 4 میلیون برام پلاک زنجیر گرفته
پولم داده ک با خودش بریم خرید خوراکی شب یلدایی برام بیارن
اما حرف و حدیثای خانوادم زیاده مخصوصا خواهرم
الان اینارو من گفتم .خانوما اقایون ک الان میخونید بهم کمک کنید
بگین.این شرایط و خرفا ک زدم زندگی خوبیه
ادم خوبیه
دوست دارم ازشماها بشنوم
؟