یه تمیز کار آورده بودیم برای پدر شوهرم خانمی حدودا چهل ساله منم اونجا بودم تو حرفهاش گفت سه تا بچه داره و برای تامین زندگی مجبور به کار کردن توی خونه های مردمه وقتی می خواست بره با شرمندگی گفت اگه لباس یا چیزای دست دوم دارین برام بذارین گفتم باشه رفت دم در مقداری بازیافت دم در گذاشته بود گفت می تونم من اینا را ببرم گفتم برا چی می خوای ؟ گفت می خوام بفروشمش برا بچه هام نون بخرم گفتم خوب پول که داری گفت اینقدر بدهی دارم که باید پولا را بدم برای بدهی هام
اینقدر دلم براش سوخت و فهمیدم چه خانواده هایی دور و برمون با این شرایط سخت دارن زندگی می کنند
گفنم اینجا مطرح کنم برای همه ی این خانواده ها دعا کنیم شاید دعای کسی برآورده شد