امروز رفتم بیمارستان عیادت یکی از آشناها که زایمان کرده ، وقت شیر دادن به بچه اش شد و من اندازه یکی دو دقیقه حواسم نبود که پسرم جوری بغل کردم که داره نگاه میکنه 😔 سریع برش گردوندم سمت خودم و سرشو گذاشتم روی شونه ام ....
چقدر عذاب وجدان دارم
موقع خواب بهش گفتم هیچ وقت این صحنه یادت نمونه عزیزکم😭
قسم خورده بودم که هیچ وقت نزارم ببینه بچه ای میتونه شیر مادر بخوره 😢