من و همسرم تو یه شهر دیگه و دور از خانواده ایم
عروسی فامیل جاریم تو شهری با فاصله دو ساعت از ما بود و جاریم و برادرشوهرم اومده بودن برا عروسی.
5روز موندن و روز سوم از طریق خواهرشوهرم فهمیدم که اومدن نزدیک ما برا عروسی
منم نه زنگ زدم بهش نه هیچی، دلایل خودمو داشتم
حالا اون برگشته و به همه میگه فلانی چرا زنگ نزد دعوت نکرد خونشون(خودشون ماشین نیوردن و انتظار داشتن همسرم بره و بیارتشون)
خودش از ادواجم تا حالا یکبار هم منو دعوت نکرده خونش
من باردارم، تا الان یکبارم زنگ نزده بهم ،درحالیکه همه جز اون هر هفته زنگ میزنن و حالمو میپرسن
تو این چند سالی که ازدواج کردیم برادرشوهرم یکبار هم زنگ نزده به همسرم!
تا الان یکبار هم خونم نیومده ، اگه میومد اولین بارش بود