خونه مامانم با خونه ما ۱۰ دیقه پیاده فاصله اس دوماه خونه مامانم نرفتم همش باهم بیرون رفتیم. کلا یدونه داداش دارم مامانم زنگ زده میگه خونه ما نمیای گفتم شاید غروب اومدم برگشته میگه خونمون بهم ریختس حوصله ندارم آب آبگرم کن ریخته تو آشپزخونه تمام کابینتارو خالی کردم این یعنی اینکه نیا دیگه خیلی دلم شکست حق دارم ناراحت بشم یان
من مامانم یروز نرم قهر میکنه بخدا کلافم کرده هرجا میرم گیر میده چرا میری و نمیای خونه ما یا یکی میاد خونم از فامیلای شوهرم میگه نذار بیاد ولش کن خستم کرده