2737
2739
عنوان

کسی نیست باهام بیمارستان بیاد

581 بازدید | 47 پست

سلام خواهرای خوبم

من ۴۵روز دیگه میخوام سزارین کنم تو یه شهر دیگه 

امروز بعد از ۳۲ هفته مامانم به منو شوهرم گفت بیاین ناهار خونمون 

من چقد خوشحال شدم ، تو این مدت استراحت مطلقم همش .

یدفعه سر سفره گفت به مادرشوهرت بگو باهات بیاد من نمیتونم بیام

غذا هناق شد تو گلوم 

بغض گلمو گرفت هیچی نگفتم دو لیوان آب خوردم و پاشدم از رو سفره

مادرشوهرمم که دوبار غیر مستقیم گفت بچه های دخترام پیشمن و دستام درد میکنه ، درواقع منظورش این بود روی من حساب نکن

درد استراحت مطلق و زجر امپولا و ۶سال نازایی و استرس اینکه بچه سرموقع دنیابیاد یه طرف 

اینم یه طرف دیگه( کاش بچم سالم و سلامت و سروقت بیاد اون بشه پشت و  پناهم)

دلم داشت میترکید گفتم باشماها حرف بزنم

وگرنه می میرم

الان هر کلمه رو با اشک مینویسم


  خدایا مراقب عزیزانم باش

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

الهی عزیزم بنظرم ی پرستار بگیر منت هیچ کی رو هم نکش فردایی هم اگ اومدن دیدن بچه بهشون رو نده

خودکارتان را گم کنید:خودکار ندارید/ خودکار نداشته باشید:نمینویسید/ ننویسید:نمی خوانید/نخوانید:موفق نمیشوید/ موفق نشوید:دیپلم نمیگیرید/ دیپلم نگیرید: کار ندارید/ کار نداشته باشید:پول ندارید/ پول نداشته باشید:غذا ندارید/ غذا نداشته باشید:لاغر میشوید/لاغر بشوید:زشت میشوید/زشت بشوید:عشق ندارید/ عشق نداشته باشید:ازدواج نمیکنید/ازدواج نکنید:بچه دار نمیشوید/ بچه دار نشوید:تنها میمانید/ تنها بمانید:افسرده میشوید/ افسرده بشوید:مریض میشوید/ مریض بشوید:میمیرید                                                خب مراقب خودکارتون باشید           
چرا مادرت نمیتونه بیاد؟

میگه خواهر برادرت باید مدرسه برن 

نمیتونم بیام

گفتم یه شب بذارشون خونه ی خالم 

گفت نمیشه 

منم دیگه لال شدم حرف نزدم 

گفتم خدابزرگه

  خدایا مراقب عزیزانم باش
2738
اتاق خصوصی بگیر شوهرت پیشت بمونه بی منت 

بیمارستانی که میخوام برم ۲ساعت ازم فاصله داره

هنوز نمیدونم اتاق خصوصی داره یانه

بنظرت شوهرم میتونه بچه رو بده دستم؟ 

کمکم شیرش بده؟ 

من ۲۴سالمه 

هیچ تجربه ای ندارم

اصلا از پسش برمیام؟

  خدایا مراقب عزیزانم باش
میگه خواهر برادرت باید مدرسه برن  نمیتونم بیام گفتم یه شب بذارشون خونه ی خالم  گفت نمیش ...

عجب چه بی احساس مادرت 

میفهمم این حسش بیشتر اذیتت میکنه ک کسی پشت و پناه نداری آدم وقتی ازدواج میکنه خیلی رو توجه خانواده خودش حساس تر میشه

اصلا خودت رو ناراحت نکن. اگه میتونی تو بیمارستان اتاق خصوصی بگیر شوهرت بیاد اگه نه از این موسسه ها پرستار بگیر اصلا هم به روی خودت نیار من تک دخترم هر وقت پدر یا مادرم بیمارستان میرفتن مشکل میخوردم کسی هم که به داد ادم نمیرسه  فوری میرفتم پرستار میگرفتم کلی کار سبک میشد منت کسی هم بالا سرت نیست

فقط داریم حرف میزنیم. اونی که میخواد بگه "به من چه "باهاش موافقم .لطفا نظر نزاره. واقعا به تو چه .وقتت رو نلف من نکن.برو یه تاپیک دیگه که بهت مربوط باشه والله
آخه سزارین حداقل تا ده روز کمک میخواد برا بچه داری 

مرخص که بشم ۲ساعت راهمه تا خونه

شده رو دستام میرم کارامو میکنم

مث همین الان 

برا بیمارستان نمیدونم چه کنم

زخم زبونای جاریا و مادر شوهر

اصلا بگم چرا تنهام 


  خدایا مراقب عزیزانم باش
بیمارستانی که میخوام برم ۲ساعت ازم فاصله داره هنوز نمیدونم اتاق خصوصی داره یانه بنظرت شوهرم میتونه ...

آره چرا نتونه تازه اگه بیمارستان خصوصی بری پرستارا همه ی کارای نوزاد و میکنن انشاالله بچت مثل دخترم  یه نوزاد سالم و بی درسر باشه کم اذیتت کنه 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687