خانوما من ی دوست قدیمی دارم ک ازمهد کودک باهاش دوستم تاالان ک ۲۱سالمه .ازسن ۱۷سالگیش بایکی دوست شدخانوادش بهم اعتماد داشتن واون میخاس بره پیش پسره همش ب بهانه من میرف نمیدونم چی گذشت بینشون توخونشون چقد هفته ازدختره بی خبر بودم دیدم عقد کرده و اومد.جام بعد از چن رز دیدم مامانش پیام داد بم ک رابطمو بادخترش قط کنم بااینک هیچ جا نرفته بودم باهاش دوشت قدیمی بودیم اما رابطمون انچنان عالی نبود.ولی خب حالا بعد از ی سال بی خبری اومدو بهم زنگ زد منو برای عروسیش ک فردا شبه خبر کرد گف بیا حالا چیکارکنم.اینم بگم من برای عقدم خبرش کرده بودم وعروسیم نه.اونم این ب اون در کرد حالا برم بنظرتون یانه.فقطم من تنهادوستشم فقط منو دعوت کرده اماهمش احساس میکنم براش ی بهانه یودم ک بره همش با پسره ک الان شوهرشه حالاچیکاکنم
نرو تنها خواهی بود.مادرش هم ممکنه بی احترامی کنه.مجبوری
اگه میخوای بزنگ تبریک بگو چند روز دیگه اگه نه هم نیازی تیس
تیکر پسردار شدنمه.دعا کنید واقعی بشه خداجووونم ؛تو رو به آبروی ۵تن آل عبا؛به جان ابوالفضل به تنهایی حسین به لب های تشنه رقیه و سکینه به گریه های بی تاب علی اصغر یه پسر سااالم و صآلح و خوشبخت نصیب منو شوهرم کن