دیروز رفتم شیرینی فروشی بدون دستکش

مدیر استارتر

عضویت: 1397/05/16

تعداد پست: 3227

دیروز رفتم شیرینی فروشی منم یک خانم حساس همون موقع خواستم برای ئسرم کیک مربایی بخرم موبایلم زنگ زد دقت نکردم خانمه بدون دستکش شیرینی گذاشت تو جعبه اومدم بیرون یک لحظه گفتم وای دستکش نداشت ئسرمم گریه بده شیرینی بخورم با دل چرکین دو تا گذاشتم بخوره بقیه رو بریزم تر از انفولانزا یک وقت نگیره

1398/09/12

11:06

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

دخترعالی

عضویت: 1398/03/12

تعداد پست: 4450

با دست برنمیدارن ک با انبر مخصوص برمیدارن

1398/09/12

11:07

1 نفر لایک کرده اند ...

zahhhrrraa

عضویت: 1397/04/14

تعداد پست: 3268

😐😐😐😐

1398/09/12

11:08

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

estick78

عضویت: 1398/08/25

تعداد پست: 455

یبار برا من بدون دستش شیزینی گذاشتن گفتم اینجا باشه الان میام رفتم مسئول بهداشتو اوردم گفتم یکی دیگه هم بده بازم بدون دستکش گذاشت و جریمش کردن و پلمپ کردن مغازشو

1398/09/12

11:08

1 نفر لایک کرده اند ...

شبنم69

عضویت: 1397/02/27

تعداد پست: 34936

هوایی که نفس میکشید هم احتمال قوی توش ویروس آنفلوآنزا هست

روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...

1398/09/12

11:08

1 نفر لایک کرده اند ...