2733
2734
عنوان

خیال بافی و متاهلی

630 بازدید | 40 پست

من دوران مجردی خیلی خیال بافی میکردم الانم که متاهلم گاهیی برام پیش میاد خیال بافی کنم  میخاستم ببینم کسی هست متاهل باشه و خیال بافی کنه

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

کسی هست زبان انگلیسیش خوب باشه ؟؟؟

وزن اولیه 68  وزن فعلی 55   وزن هدف 55🍓 هر سیاره مدار خودش رو داره که شبیه هیچ‌کس دیگه نیست!                                                                  سحر لحظه‌ایه که بعد از شب طولانی اولین بارقه نور به یه سیاره می‌تابه!                                                                     طلوع در مدار هر سیاره در زمان مخصوص خودش اتفاق میفته و هر کدوم در مسیر مخصوص خودشون به دنبال سحر خودشون هستن …                                            من در جستجوی سحر خودم هستم ...🍓
2738

بله خب چجورش بگو تا ببینیم شاملش هستیم یا نه !

با هرچه عشق نام تو را می توان نوشت...با هرچه رود نام تو را می توان سرود...بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را...با چشم های روشن تو می توان گشود

اره میشه ولی قبلا ی استاد داشتیم میگفت انقد در مورد همسر آیندت خیال بافی نکنید شما انتظار دارید شاهزاده با اسب سفید بیاد اما یموقع میبینی شرک با خرش امد تو ذوقتون میخوره و کج خلقی ها از همون موقع شروع میشه

میشه برای سلامتی مامانم و موفقیت دخترم  ی صلوات بفرستید 🥺🥺
کسی هست زبان انگلیسیش خوب باشه ؟؟؟


yeah for what?!

با هرچه عشق نام تو را می توان نوشت...با هرچه رود نام تو را می توان سرود...بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را...با چشم های روشن تو می توان گشود


چشمانم را می بندم و به کودکی ام سفر می کنم

می رسم به کوچه ای خاکی با دیوارهای آجری که شاخه های خوشبوی یاس از بلندایشان سرازیر است

مات و مبهوت ایستاده ام ،زیر نگاهِ آفتابی که عاشقانه می تابد و ابرهایی که خیالبافی های مرا به تصویر می کشند ...

فصلِ پروازِ بادبادک ها و شکوه معصومانه ی قاصدک هاست

بوی نرگس و یاس می دهد هوای این کوچه ،

و من غرق خیالاتِ لطیف و کودکانه ی خویش ، قاصدکی را در مقابلم گرفته ام و دارم با تمام وجود، التماسش می کنم که بزرگ شوم !

همینقدر کودکانه

همینقدر بی پروا ...

باید دست کودکی ام را بگیرم ببرم گوشه ای ، محکم در آغوشش بگیرم و آرام در گوشش بگویم ؛

بزرگ نشو دیوانه ! بزرگ نشو !

دلخوشی های کوچکت را بغل بگیر و بخواب

در تمام کوچه های خاکی و بکر ، با عروسک های پارچه ای ات کودکی کن ،

جیغ بکش ، بلند بلند بخند ، دلت که گرفت گریه کن ، پا به زمین بکوب ، صورتِ بی خط و زیبای مادرت را با لب های کوچکت ببوس ، روی پاهای مهربان بابا بنشین ، موهای خواهرت را بکش ، اتاقِ برادرت را به هم بریز و فرار کن ،

بچه باش و تا جایی که می شود شیطنت کن

اما بزرگ نشو ...

رها کن آن قاصدکِ بیچاره را

که آرزوی بزرگ تو ؛

برای شانه های نحیف و کوچکش ، سنگین است

آرزویت را پس بگیر دیوانه ،

آرزویت را پس بگیر 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730