2726

بنام خدا

در يك كلام افتضاح ✋


بخش درمونگاه كه افتضاح شلوغ بود و خيلي مردم معطل ميشدن و فقط يدونه پزشك بود واسه اون همه بچه مريض

سوپروايزر بي نهايت گستاخ و بي ادب

بخش پرستاري درمونگاه هم بي ادب بودن  و اصلا پاسخگو نبودن

بخش بستري حسابي كسل كننده و حوصله سربر 

بابا مثلا بخش أطفاله ها يه عروسكي، اسباب بازي چيزي تو اتاق نزاشتن اوج خلاقيتشون رنگ صورتي بود كه به تخت و كمدا زده بودن

رسيدگي پرستارا خوب بود (عالي در حد بيمارستان خصوصي نبود)

غذاي بيمار و همراه هم با كيفيت شديدا پايين و حجم كم ☹️

خلاصه كه فقط پول گرفتنشون خوب بود


«شب» می رود. این اقتضای «طبیعت» و «حکم» تاریخ است!


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

کدوم بیمارستان ؟ 

من بچمو توبیمارستان مفید ازدست دادم خراب بشه روسرشون رفتارشون  مثه کابوس برام  وقتی یادم‌میاد جیگرم اتیش میگیره 😥😥😥😥

مخصوصا بخش جراحی ۱ همیشه نفرینشون میکنم 😞😞😞😞😞😞

نتیجه ی گرفتن دانشجوهای سهمیه ای برای دانشگاه های پزشکی

من علوم پزشکی درس میخونم

اونایی باسهمیه اومدن افتضاااااحن

به نام خدا😶من ازدست مردا فرار کردم اومدم‌سایت زنونه واسه چییی درخواست دوستی میدی مردحسابی؟🤢نکن حاجی نکننننن..شرمت باد💨✋✋✋میپرسین چرا ترشیده؟میگم که ی روز ازمامانم پرسیدم‌ننه واسم خواستگارنیومده گفت نهههه✌🤐داداشم داشت ردمیشد مث خرعر زد گفت هاااااارهااااارترشیده😶داشتم فحش میدادم بهش وهمزمان تونی نی سایت ثبتنام میکردم که از سوز وجودم یهو دیدم زدم ترشیده وتائیدشده😐حالا اگه یه ذره شعور داشته باشی کاربر عزیز ایتقدنمیپرسی و مسخره نمیکنی😏ترجیح میدم بترشم‌تا ازدواج کنم بیام اینجا بزنم توسرم😝😝

منم یه بار درمانگاهشو رفتم اینقدر موندیم تو صف وضعیت داغون ملت بچه بدست پشت سرهم وایساده بودن تو اتاق هزار نفر بودن اینقد اعصابم خورد شد که پول از پذیرش پس نگرفتیم رفتیم یه جا دیگه

کدوم بیمارستان ؟  من بچمو توبیمارستان مفید ازدست دادم خراب بشه روسرشون رفتارشون  مثه ...

وااااااي نههههههه 😱😱

عزيزم خيلي ناراحت شدم😔

حالا من ميگفتم خداي نكرده اگه باز يه موقع لازم شد ميرم مفيد 😬😬😬

«شب» می رود. این اقتضای «طبیعت» و «حکم» تاریخ است!
منم یه بار درمانگاهشو رفتم اینقدر موندیم تو صف وضعیت داغون ملت بچه بدست پشت سرهم وایساده بودن تو اتا ...

دقيقا 

ما ٣ اونجا بوديم ٧:٣٠ نوبتتون شد

تا بستري كردن شد ٩:٣٠

«شب» می رود. این اقتضای «طبیعت» و «حکم» تاریخ است!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730