2733
اخوی
logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  سال دوم (1 تا 2 سالگی)
  3.  بیماریهای کودک
  4.  خانما دکتر سقط مکرر می شناسید؟؟؟
2734
دکتر پوریوسف
عنوان

خانما دکتر سقط مکرر می شناسید؟؟؟

143 بازدید | 18 پست

مشهد باشه....

هنوز مادر نشدم، اما می دانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده. دلم لک زده برای کودکی که جای خالیش تنها دغدغه زندگیم شده... این روزها تنها خدا می داند و می بیند که مادرانگی هایم را چگونه در تنهایی و خلوتم بروز می دهم. با کودک نداشته ام راه می روم و حرف می زنم و مدام زیر لب می گویم کی از پیش خدا می آیی؟؟؟ملاقاتت با خدا تمام نشد؟؟نمی دانی اینجا برای داشتنت هزار راه نرفته را می روم تا تو را به دست بیاورم...می دانی فرزندم تا پای جان برای داشتن رفته ام....تمام گفته ها و ناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تو را در آغوش بگیرم .....بیا که دیگر تاب نگاه سنگین جماعت را ندارم ... امسال هم گذشت و نیامدی و مادر نشدم اما هیچ کس نمی داند که حس مادرانگی ام از تمنای وجودم لبریز شده ... هیچ کس نمی داند درونم داغ نداشتنت مثل کوه آتشفشان در حال انفجار است.... فرزندم اینجا برای داشتنت دست بهر کاری زده ام ... هزار درد را متحمل شده ام .... انصاف نیست کسی را که برایت این همه بی تابی می کند را بیشتر از این چشم انتظار بگذاری .... من خودم را همین حالا هم مادر می دانم بخاطر حسی که برای داشتنت از وجودم لبریز شده بخاطر تمام سختی هایی که برای داشتنت از یک مادر واقعی بیشتر کشیدم.... بی منت....  اما هیچ کس مرا مادر خطاب نمی کند .... می دانی تا تورا نداشته باشم هیچ کس مرا مادر به حساب نمی آورد .... عزیزترین آرزویم ؛ بیا و رویای های مرا سروسامان بده... (خدا جون هیچوقت چیزی رو زوری ازت نمی خوام.... اگه مصلحتم نیست فقط به دلم آرامش بده ....  من یک مامان صبور می شم  ) و من بالاخره مامان شدم خدارو شکر 😍🥰😘🥳
1398/09/09
|
12:30
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

دکتر برادران.دکتر اسکوییان


اینا بیشتر نازایی هستن

هنوز مادر نشدم، اما می دانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده. دلم لک زده برای کودکی که جای خالیش تنها دغدغه زندگیم شده... این روزها تنها خدا می داند و می بیند که مادرانگی هایم را چگونه در تنهایی و خلوتم بروز می دهم. با کودک نداشته ام راه می روم و حرف می زنم و مدام زیر لب می گویم کی از پیش خدا می آیی؟؟؟ملاقاتت با خدا تمام نشد؟؟نمی دانی اینجا برای داشتنت هزار راه نرفته را می روم تا تو را به دست بیاورم...می دانی فرزندم تا پای جان برای داشتن رفته ام....تمام گفته ها و ناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تو را در آغوش بگیرم .....بیا که دیگر تاب نگاه سنگین جماعت را ندارم ... امسال هم گذشت و نیامدی و مادر نشدم اما هیچ کس نمی داند که حس مادرانگی ام از تمنای وجودم لبریز شده ... هیچ کس نمی داند درونم داغ نداشتنت مثل کوه آتشفشان در حال انفجار است.... فرزندم اینجا برای داشتنت دست بهر کاری زده ام ... هزار درد را متحمل شده ام .... انصاف نیست کسی را که برایت این همه بی تابی می کند را بیشتر از این چشم انتظار بگذاری .... من خودم را همین حالا هم مادر می دانم بخاطر حسی که برای داشتنت از وجودم لبریز شده بخاطر تمام سختی هایی که برای داشتنت از یک مادر واقعی بیشتر کشیدم.... بی منت....  اما هیچ کس مرا مادر خطاب نمی کند .... می دانی تا تورا نداشته باشم هیچ کس مرا مادر به حساب نمی آورد .... عزیزترین آرزویم ؛ بیا و رویای های مرا سروسامان بده... (خدا جون هیچوقت چیزی رو زوری ازت نمی خوام.... اگه مصلحتم نیست فقط به دلم آرامش بده ....  من یک مامان صبور می شم  ) و من بالاخره مامان شدم خدارو شکر 😍🥰😘🥳
1398/09/09
|
12:31
2731
بامبینو
اینا بیشتر نازایی هستن

منم سقط داشتم دوتا.پیش هما اسکوییان هیستروسکپی شدم و سپتوم پهن داشتم که برداشت.تو بارداری خودش سرکلاژم کرد و الحمدلله بخیر گذشت ایندفعه

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
1398/09/09
|
12:33
منم سقط داشتم دوتا.پیش هما اسکوییان هیستروسکپی شدم و سپتوم پهن داشتم که برداشت.تو بارداری خودش سرکلا ...


چند هفته جنین هاتون سقط می شدن؟

هنوز مادر نشدم، اما می دانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده. دلم لک زده برای کودکی که جای خالیش تنها دغدغه زندگیم شده... این روزها تنها خدا می داند و می بیند که مادرانگی هایم را چگونه در تنهایی و خلوتم بروز می دهم. با کودک نداشته ام راه می روم و حرف می زنم و مدام زیر لب می گویم کی از پیش خدا می آیی؟؟؟ملاقاتت با خدا تمام نشد؟؟نمی دانی اینجا برای داشتنت هزار راه نرفته را می روم تا تو را به دست بیاورم...می دانی فرزندم تا پای جان برای داشتن رفته ام....تمام گفته ها و ناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تو را در آغوش بگیرم .....بیا که دیگر تاب نگاه سنگین جماعت را ندارم ... امسال هم گذشت و نیامدی و مادر نشدم اما هیچ کس نمی داند که حس مادرانگی ام از تمنای وجودم لبریز شده ... هیچ کس نمی داند درونم داغ نداشتنت مثل کوه آتشفشان در حال انفجار است.... فرزندم اینجا برای داشتنت دست بهر کاری زده ام ... هزار درد را متحمل شده ام .... انصاف نیست کسی را که برایت این همه بی تابی می کند را بیشتر از این چشم انتظار بگذاری .... من خودم را همین حالا هم مادر می دانم بخاطر حسی که برای داشتنت از وجودم لبریز شده بخاطر تمام سختی هایی که برای داشتنت از یک مادر واقعی بیشتر کشیدم.... بی منت....  اما هیچ کس مرا مادر خطاب نمی کند .... می دانی تا تورا نداشته باشم هیچ کس مرا مادر به حساب نمی آورد .... عزیزترین آرزویم ؛ بیا و رویای های مرا سروسامان بده... (خدا جون هیچوقت چیزی رو زوری ازت نمی خوام.... اگه مصلحتم نیست فقط به دلم آرامش بده ....  من یک مامان صبور می شم  ) و من بالاخره مامان شدم خدارو شکر 😍🥰😘🥳
1398/09/09
|
12:34
اولی ۱۲ هفته دومی دوقلو بود ۲۰ هفته


ببخشید زیاد سوال می پرسم.... قلب شون وامیستاد یازایمان زود رس؟

هنوز مادر نشدم، اما می دانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده. دلم لک زده برای کودکی که جای خالیش تنها دغدغه زندگیم شده... این روزها تنها خدا می داند و می بیند که مادرانگی هایم را چگونه در تنهایی و خلوتم بروز می دهم. با کودک نداشته ام راه می روم و حرف می زنم و مدام زیر لب می گویم کی از پیش خدا می آیی؟؟؟ملاقاتت با خدا تمام نشد؟؟نمی دانی اینجا برای داشتنت هزار راه نرفته را می روم تا تو را به دست بیاورم...می دانی فرزندم تا پای جان برای داشتن رفته ام....تمام گفته ها و ناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تو را در آغوش بگیرم .....بیا که دیگر تاب نگاه سنگین جماعت را ندارم ... امسال هم گذشت و نیامدی و مادر نشدم اما هیچ کس نمی داند که حس مادرانگی ام از تمنای وجودم لبریز شده ... هیچ کس نمی داند درونم داغ نداشتنت مثل کوه آتشفشان در حال انفجار است.... فرزندم اینجا برای داشتنت دست بهر کاری زده ام ... هزار درد را متحمل شده ام .... انصاف نیست کسی را که برایت این همه بی تابی می کند را بیشتر از این چشم انتظار بگذاری .... من خودم را همین حالا هم مادر می دانم بخاطر حسی که برای داشتنت از وجودم لبریز شده بخاطر تمام سختی هایی که برای داشتنت از یک مادر واقعی بیشتر کشیدم.... بی منت....  اما هیچ کس مرا مادر خطاب نمی کند .... می دانی تا تورا نداشته باشم هیچ کس مرا مادر به حساب نمی آورد .... عزیزترین آرزویم ؛ بیا و رویای های مرا سروسامان بده... (خدا جون هیچوقت چیزی رو زوری ازت نمی خوام.... اگه مصلحتم نیست فقط به دلم آرامش بده ....  من یک مامان صبور می شم  ) و من بالاخره مامان شدم خدارو شکر 😍🥰😘🥳
1398/09/09
|
12:36
2738
دکتر نصوری
ببخشید زیاد سوال می پرسم.... قلب شون وامیستاد یازایمان زود رس؟

اولی رو نمیدونم چون خیلی یهویی شد.اما دوقلوها زنده دنیا اومدن.سقط من بخاطر نارسایی دهانه رحم بود

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
1398/09/09
|
12:38
اولی رو نمیدونم چون خیلی یهویی شد.اما دوقلوها زنده دنیا اومدن.سقط من بخاطر نارسایی دهانه رحم بود


من بچه هامون قلب شون وامیسته.... یکیش تا 32 هفته هم رفت.... بازم دکتر می گه باید سپتوم رو چک کنیم.... می ترسم الکی وقتمو هدر بدم

هنوز مادر نشدم، اما می دانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده. دلم لک زده برای کودکی که جای خالیش تنها دغدغه زندگیم شده... این روزها تنها خدا می داند و می بیند که مادرانگی هایم را چگونه در تنهایی و خلوتم بروز می دهم. با کودک نداشته ام راه می روم و حرف می زنم و مدام زیر لب می گویم کی از پیش خدا می آیی؟؟؟ملاقاتت با خدا تمام نشد؟؟نمی دانی اینجا برای داشتنت هزار راه نرفته را می روم تا تو را به دست بیاورم...می دانی فرزندم تا پای جان برای داشتن رفته ام....تمام گفته ها و ناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تو را در آغوش بگیرم .....بیا که دیگر تاب نگاه سنگین جماعت را ندارم ... امسال هم گذشت و نیامدی و مادر نشدم اما هیچ کس نمی داند که حس مادرانگی ام از تمنای وجودم لبریز شده ... هیچ کس نمی داند درونم داغ نداشتنت مثل کوه آتشفشان در حال انفجار است.... فرزندم اینجا برای داشتنت دست بهر کاری زده ام ... هزار درد را متحمل شده ام .... انصاف نیست کسی را که برایت این همه بی تابی می کند را بیشتر از این چشم انتظار بگذاری .... من خودم را همین حالا هم مادر می دانم بخاطر حسی که برای داشتنت از وجودم لبریز شده بخاطر تمام سختی هایی که برای داشتنت از یک مادر واقعی بیشتر کشیدم.... بی منت....  اما هیچ کس مرا مادر خطاب نمی کند .... می دانی تا تورا نداشته باشم هیچ کس مرا مادر به حساب نمی آورد .... عزیزترین آرزویم ؛ بیا و رویای های مرا سروسامان بده... (خدا جون هیچوقت چیزی رو زوری ازت نمی خوام.... اگه مصلحتم نیست فقط به دلم آرامش بده ....  من یک مامان صبور می شم  ) و من بالاخره مامان شدم خدارو شکر 😍🥰😘🥳
1398/09/09
|
12:39
من بچه هامون قلب شون وامیسته.... یکیش تا 32 هفته هم رفت.... بازم دکتر می گه باید سپتوم رو چک کنیم... ...

مشکل انعقاد نداری؟انوکسا برات تجویز نکرد؟

دوستان گلم شیرازی هستم دیگه نپرسید کجایی هستی😘تیر 98:سلام خدا جونم ممنون که میخوای این ماه بعد چهار سال بهم نی نی بدی😘و تیکرم رو واقعی کنی.دوستت دارم.😘 31 مرداد:یک هفته قبل موعد بعد دو ساعت بی بی یه هاله خیلی توهمی انداخت😬.3 شهریور:میدونستم این ماه میخوای یه بچه سالم و صالح بهم بدی.عاشقتم خدا جونم.خودت ازش محافظت کن سالم بیاد بغلم😍26 شهریور:خدا جونم ممنون که صدای قلب عشقم رو شنیدم عاشقتم خدا جونم چجوری شکرت کنم😄.1آبان سونو nt الهی قربون دست و پای کوچولوت برم مادر با دیدنت قند تو دلم اب شد.خدایا ممنونم ازت❤16آذر سونو انومالی:👧دختری دارم با چشمای مشکی،پیرهن گلدار دومن زرشکی،دختر من صد قل هو الله داره،چشم سیاش هزار ماشالا داره ،خدایا شکرت بخاطر سلامتی عزیز دردونم😇1 دی:سلام مامانی قشنگم اتاقت مبارکت باشه الهی دورت بگردم💋.14 دی:امروز حرکاتت رو بوضوح از رو شکمم دیدم فکر کنم خیلی گرسنه ای که چند تا ضربه محکم به مامان زدی چراغ خونم.دردت به جونم.خدایا روزی هزار بار شکرت میکنم💞
1398/09/09
|
12:42
من بچه هامون قلب شون وامیسته.... یکیش تا 32 هفته هم رفت.... بازم دکتر می گه باید سپتوم رو چک کنیم... ...

آزمایشای انعقادی رو دادی؟سپتوم ممکنه باعث بشه به بچه خون نرسه .انشالله که سال دیگه این موقع مثل من درگیر نی نی هستی

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
1398/09/09
|
12:43
مشکل انعقاد نداری؟انوکسا برات تجویز نکرد؟


آزمایش بعد از سقط دادم مثبت بود ... شش هفته بعد تکرار کردم منفی بود.... 

هنوز مادر نشدم، اما می دانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده. دلم لک زده برای کودکی که جای خالیش تنها دغدغه زندگیم شده... این روزها تنها خدا می داند و می بیند که مادرانگی هایم را چگونه در تنهایی و خلوتم بروز می دهم. با کودک نداشته ام راه می روم و حرف می زنم و مدام زیر لب می گویم کی از پیش خدا می آیی؟؟؟ملاقاتت با خدا تمام نشد؟؟نمی دانی اینجا برای داشتنت هزار راه نرفته را می روم تا تو را به دست بیاورم...می دانی فرزندم تا پای جان برای داشتن رفته ام....تمام گفته ها و ناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تو را در آغوش بگیرم .....بیا که دیگر تاب نگاه سنگین جماعت را ندارم ... امسال هم گذشت و نیامدی و مادر نشدم اما هیچ کس نمی داند که حس مادرانگی ام از تمنای وجودم لبریز شده ... هیچ کس نمی داند درونم داغ نداشتنت مثل کوه آتشفشان در حال انفجار است.... فرزندم اینجا برای داشتنت دست بهر کاری زده ام ... هزار درد را متحمل شده ام .... انصاف نیست کسی را که برایت این همه بی تابی می کند را بیشتر از این چشم انتظار بگذاری .... من خودم را همین حالا هم مادر می دانم بخاطر حسی که برای داشتنت از وجودم لبریز شده بخاطر تمام سختی هایی که برای داشتنت از یک مادر واقعی بیشتر کشیدم.... بی منت....  اما هیچ کس مرا مادر خطاب نمی کند .... می دانی تا تورا نداشته باشم هیچ کس مرا مادر به حساب نمی آورد .... عزیزترین آرزویم ؛ بیا و رویای های مرا سروسامان بده... (خدا جون هیچوقت چیزی رو زوری ازت نمی خوام.... اگه مصلحتم نیست فقط به دلم آرامش بده ....  من یک مامان صبور می شم  ) و من بالاخره مامان شدم خدارو شکر 😍🥰😘🥳
1398/09/09
|
12:44
آزمایشای انعقادی رو دادی؟سپتوم ممکنه باعث بشه به بچه خون نرسه .انشالله که سال دیگه این موقع مثل من د ...


می گن سپتوم مثل یه دیوارس... چطور ممکنه با این وجود جنین تا 32 هفته بره؟؟؟ البته وقتی به دنیا اومد دکتر گفت بخاطر بند ناف بوده.... سه دور محکم دور گردنش بود... انعقادی هم دادم

هنوز مادر نشدم، اما می دانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده. دلم لک زده برای کودکی که جای خالیش تنها دغدغه زندگیم شده... این روزها تنها خدا می داند و می بیند که مادرانگی هایم را چگونه در تنهایی و خلوتم بروز می دهم. با کودک نداشته ام راه می روم و حرف می زنم و مدام زیر لب می گویم کی از پیش خدا می آیی؟؟؟ملاقاتت با خدا تمام نشد؟؟نمی دانی اینجا برای داشتنت هزار راه نرفته را می روم تا تو را به دست بیاورم...می دانی فرزندم تا پای جان برای داشتن رفته ام....تمام گفته ها و ناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تو را در آغوش بگیرم .....بیا که دیگر تاب نگاه سنگین جماعت را ندارم ... امسال هم گذشت و نیامدی و مادر نشدم اما هیچ کس نمی داند که حس مادرانگی ام از تمنای وجودم لبریز شده ... هیچ کس نمی داند درونم داغ نداشتنت مثل کوه آتشفشان در حال انفجار است.... فرزندم اینجا برای داشتنت دست بهر کاری زده ام ... هزار درد را متحمل شده ام .... انصاف نیست کسی را که برایت این همه بی تابی می کند را بیشتر از این چشم انتظار بگذاری .... من خودم را همین حالا هم مادر می دانم بخاطر حسی که برای داشتنت از وجودم لبریز شده بخاطر تمام سختی هایی که برای داشتنت از یک مادر واقعی بیشتر کشیدم.... بی منت....  اما هیچ کس مرا مادر خطاب نمی کند .... می دانی تا تورا نداشته باشم هیچ کس مرا مادر به حساب نمی آورد .... عزیزترین آرزویم ؛ بیا و رویای های مرا سروسامان بده... (خدا جون هیچوقت چیزی رو زوری ازت نمی خوام.... اگه مصلحتم نیست فقط به دلم آرامش بده ....  من یک مامان صبور می شم  ) و من بالاخره مامان شدم خدارو شکر 😍🥰😘🥳
1398/09/09
|
12:46
2706
فرش بهشتی
به روز رسانی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

میخام دیپلم تجربی بگیرم

bitanami | 20 ثانیه پیش

چقدر احتمالش هست ما نتونیم ازدواج کنیم؟

cccc78 | 22 ثانیه پیش

ماهی ۳ گرم پس انداز کنم خوبه؟؟ طلا

hamrazzzam | 23 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2687
سیف

تاپیک های به روز شده

هیچکس پسرمو دوس نداره😪😭😭😭😭😭😭😭😭

قبلا که بدتر بودبچه هاو دو دسته میکردن ی...
1 دقیقه پیش

یخچال سفید بهتره یا سیلور؟؟؟

هیچ سروصدایی نداره تهویه هوا داره نگران ...
1 دقیقه پیش

این ابرو چند درصد نیاز به میکرو ابرو داره +عکس

به مدل موادشون.. اگرم خواستی بزن میتونی ...
1 دقیقه پیش
بیشتر ببینید
پربازدیدترین تاپیک های امروز
خانوما بیاین توروخدا رفتم توروبیکاشوهرم
توسط   fru6rhrdyyreyr4  |  8 ساعت پیش
از عکسای شخصی همتون اسکرین گرفتم😏بیاین😏
توسط   دیشداندارا  |  9 ساعت پیش
شما هم شوهر خیالی دارید؟
توسط   جنگجوی،اندوهگین  |  9 ساعت پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

تو بچگی از چه وسیله ای میترسیدی

بینام1996 | 1 روز پیش

یک دنیا دلتنگیِ من

دلخوشی1 | 21 ساعت پیش

بیایین عکس بزاریم آدم شناسا بیان

dokhi97689 | 1 روز پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
خانوما بیاین توروخدا رفتم توروبیکاشوهرم
توسط   fru6rhrdyyreyr4  |  9 ساعت پیش
کاشکی ی حس شیشم یا ف...الگیر بود:))))
توسط   سیندرلایی_در_شب  |  8 ساعت پیش
چرا نمیخوابین
توسط   کردستان_زیبا  |  5 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک