من وشوهرم مدام سراین قضیه بحث داریم
هبچ وقت یادم نمیره اولین باری ک بعد عقد برای ناهار دعوتش کردیم خونمون چنان گازی ب پیازچه زد ک همگی برگشتیم سمتش
چایی رو هورت میکشه
خیلی هول هولکی غذا میخوره بیشتر وقتا غذا میپره توگلوش ب سرفه میافته
خلاصه خیلی پرسروصدا میخوره
من عصبی میشم
ولی هیچ وقت زیر بار نمیره همش ب من میگه تو مریضی برو خودتو درمان کن برو پیش روانپزشک