پسرم سه سال و هفت ماهشه
برادرزاده ام حدودا هشت ماه بزرگتره
مستقیم و غیر مستقیم مقایسه شون می کنه
هم پیش خودم هم جلوی بقیه
توی نگاهش یک سنگینی عجیبی از قضاوت هست
خوبی های بی شمار پسرمن به چشمش نمیاد نه این که نبینه طبق ملاکهای او اینا امتیاز ویژه ای نیستند ولی دقیقا ویژگی های برادرزاده ام منطبق با ملاکای مامانمه مثل منظم بودن ساکت بودن تمیز بودن به قاعده بودن
می خوام کمی تعریف کنم ... نظرتونو بگید؟ شما باشید چه حسی دارید؟ چه می کنید؟
خب ناراحت میشه ادم دیگه. مثلا چیا میگه
عزیزم بچه ها خیلی هوشمندن و اینکه کسی مقایسه شون کنه‌و دوستشون نداشته باشه رو میفهمن،خیلی مراقب باش که روی روحیه ی پسرت اثر نذاره،شما بهش محبت کن حسابی و خوبیاشو‌بزرگ کن
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
اثن بچه شیطون بزرگ شه باهوش و حلیمه
بچه ساکت بزرگ شه شر و.شور و غیر صبور احتمالا
مادرت بچه رو ازش توقع ائم بزرگ داره
ولششششش کن
وا چه عمه ای 🤔🤔🤔 برادر زاده تون مثل بچه خودتون چه فرقی دارن خوبه بچه جاریت نیست .یه ذره مهربون باش
منم دیروز سر همین تاپیک زدم
از اینکه خواهرام زن داداشم و خواهرشوهرام مدام از هوش بچه هاشون تعریف می کنن واقعا اذیتم
همش حس می کنم چرا من وقتی میرم مدرسه پسرم هیچ وقت معلم ها تعریف نمی کنن البته بد هم ازش نمی گن ولی اونا همیشه میگن بچه های ما تو مدرسه تکن
همین الان تلفنی حرف می زدم
آخر تماسمون بغض اجازه نمی داد راحت حرف بزنم
(توی پرانتز بگم پسرم خیلی شیطون و پر انرژیه و فوق العاده باهوش و خلاق ... یه پسر کوچکتر دارم که هشت ماهشه حدودا . با ورودش پسر بزرگترم حسادت می کن و کارهای غیر عرفی برای جلب توجه انجام می ده که البته الان بهتر شده)
مامانم اول با حالت ناراحتی احوال پسرمو می پرسه که بهتره کاراش و اینا؟ بعد با فاصله چند دقیقه شروع کرد انواع تعریف ها رو از برادر زاده ام کردن
که با خاله فلانی(خاله من و باباش) ارتباط برقرار کرده بهش چی و چی گفته بعدشم گفت اسباب بازی ها رو اورده بود این کارها(ی مثبت) رو می کرد آخرش هم گفت مثل بچگی های باباشه و از اون هم بهتر و حرف گوش کن تره و توی خونه خرابکاری و ریحت و پاش نداره(برخلاف پسر من که همیشه از نظرشون و در کلامشون این جوری نیست)
جواب های من : اهوم ...آخی ... عزیزم
من بودم حتما باهاش صحبت مى كردم و رابطه مو كم مى كردم
اما ببخشيد واقعا قصد توهين ندارم اگه كسى شعور نداشته باشه همچين چيزى رو بفهمه كاريش نمى شه كرد
خودت و داغون نكن
الان من براى شما واقعا ناراحت شدم
رابطه ت و كم كن
اگرم مشکل مادرتونه متاسفانه هنوز خیلیا نوه پسریو با دختری فرق میدن حالا برا ما برعکسه مجبورین تحمل کنید
صحبت در مورد مقایسه نه در مورد کم لطفی به پسرم غیر مستقیم صحبت کردم
هی خوبی های پسرمو می گم اما فقط ضد حال می خورم الان رابطه ام را خواسته ناخواسته کم کردم چون برای ماموریت کاری اومدیم شهرستان
الان چند تا ضد حال ها رو می گم
فكرتو درگير اين چيزا نكن
خدا رو شكر كن بچه ى سالم بهت داده
مثلا من تو فاميلمون پسر باهوش زياد هست ك تيزهوشان مى رن و شريف و ... دريغ از يه ذره شعور و فهم به حدى مغرورن ك كسى رو آدم حساب نمى كنن من مطمئنم اينا تو زندگى شون به مشكل مى خورن چون كسى رو در حد خودشون نمى بينن
حالا اينام اگه واقعا باهوش باشن اينو بدون كار والدينشون صد برابر سخت تر از يه بچه ى نرماله
بیخیال عزیزم
دخترمن روهم بابچه های برادرم مقایسه میکنن
دخترمن سبزه اس اونامثل برف
دخترمن باهیچکس نمیجوشه بغل کسی نمیره اونابه حدی مهربون وبجوشن که نگو
خوب حق دارن تعریف کنن والا خخخخخخخ
بیخیال بابا جدی نگیر
من ازمامانم ناراحت نمیشم باانصاف باش همه ادم های اروم وبجوش روبیشتردوس دارن
مامانامون دوس دارن بچه هامونومگه میشه نداشته باشن
