خیلی خستم 😭جونمو به لبم رسوندن سر کار کردن و کمک کردن تو خونه هرررچقد کار میکنم به مامانم کمک میکنم بازم میگن تو کار نمیکنی تنبلی از صب تا غروب که کلاسم بقیه روزام ک کلاس ندارم به کارام میرسم... 😭گاهی از خستگی میوفتم وسطه خونه.....همه جاااا خاله هام و دختر خاله هام میشینن میگن ببین فلانی چقد کار میکنه... ببین فلانی چقد با سلیقس ببین فلانی چقد اجتماعیه ببین.فلانی ازدواج کرده بچه داره ....فلانی همسنه بنفشه بود..........فلانی رو تو ی ماشین با ی پسر دیدیمااا 😐😐.....یبار نشد بگن بنفشه مام دست فرمونش عالیه یبار نشد از نقاشیا و طراحیام بگن یبار نشد بگن بنفشه مام کارشناسی میخونه...همش بقیه ...پس من چی ..ابرومو میبرن ک هیچ دلم میکشنن که هیچ انرژیمم میره😭منم دل دارمااا😭نشد یبار بشینن از من یجا تعریف کنن😭همیشه اومدن گفتن فلانی اینجوریه ا ونجوریه 😭(به جهنم به من چه که چجوریه)ینی حالم از همه ادمایه اطرافم بهم میخوره انقد ک دلمو شکستن اونا حق دارن بد باشن ولی من که بداخلاق میشم کم میمونن قورتم بدن 😭از همه بدم میاد 😭چقد دلمو شکستن و اومدم تنهایی تو اتاق گریه کردم مث الان 😭چرا انقد تنهام 😭چرا هیچ کس پشتم نیس😭 بخدا من انقد بد نیستم انقد ک دلمو شکستن ازشون متنفرررر شدم......چرا خدا صدامو نمیشنوه...😭چرا...چرااا...ینی من ادمه بدیم
بچه ها ببخشید ی لحظه دلم پر شد کسیو نداشتم باهاش دردو دل کنم اومدم اینجا نوشتم....
پ.ن:چقد فلانی فلانی گفتمااااا😐انقد که از کله بچه هایه فامیل تعریف کردن پیشم