2726
عنوان

تقصیر منه واقعا؟؟؟

255 بازدید | 33 پست

من تازه عروسم. ۲٠سالمه و دو سال عقد بودم. خیلی زود ازدواج کردم شوهرمم ۱٠سال ازم بزرگتره. خیلیا بهم میگفتن شما اصلا به هم نمیخورید ولی بچه سن بودم و عاشق، برای همین به حرف کسی اهمیت نمیدادم. الان خیلی پشیمونم. حالم خیلی خرابه. احساس افسردگی دارم. نمیدونم دردمو به کی بگم. اصلا نمیدونم چیکار کنم. شوهرم خیلی بی محبته. اصلا باهام حرف نمیزنه. وقتی پریود میشم حتی حالمو نمیپرسه. ولی من میخوام که موقع پریودم حسابی هوامو داشته باشه چون واقعا اونموقع احساس کمبود محبت شدیدی دارم. تو خونه بابامم زیاد از جنس مخالف محبتی نمیدیدم. پدرم که کلا ماموریت بود و خیلی کم میدیدمش. جوری که الان احساس غریبگی زیادی دارم و اصلا باهاشون راحت نیستم. با برادرم که دعوا داشتیم.<br>

/دعوای خواهربرادری/<br>

نمیدونم با شوهرم چیکار کنم. از زمان عقد خیلی تلاش کردم. اوایل که اعتراض میکردم میگفت من تا حالا زن نداشتم که. تو باید یادم بدی چیکار کنم چیار نکنم. منم باهاش منطقی حرف زدم گفتم که من زنم احتیاج دارم به محبتت وقت پریودم حال روحیم داغونه باید فلان کارو کنی وقتی ناراحتم تنهام نذار و.... خلاصه همه چیزو به قول خودش بهش یاد دادم برای یک ماه خوب بود. ولی بعدش بازم مثل سابق شد. هر وقت میومدم بهش یاداوری کنم میگفت همه خانوما پریود میشن دیگه، تو فقط توقع محبت داری از من. خیلی کلنجار رفتم. بامحبت گفتم با قهر و دعوا گفتم با گریه و شوخی.. گفتم بریم پیش مشاور گفت برای چی پولمونو هدر بدیم مشاورم حرفای منو میزنه تو توقعت زیاده من عادیم. <br>

خلاصه هر کاری که کردم نشد که نشد. <br>

گفتم شاید مشکل از منه ولی وقتی شاهد رابطه بقیه بودم میفهمیدم که من مشکلی ندارم من یه امر عادی و معمول رو میخوام.محبت از همسرم.<br>

به جدایی فکر کردم تو دوران عقد ولی نتونستم. خانوادم به شدت طلاق رو بد میدونن. <br>

بعد عروسی گفتم درست میشه.رفتم باشگاه هیکلم عالی شد.تو خونه خیلی خوب میگردم و آرایش خوبی دارم همیشه عطر میزنم هرروز حموم میرم. خونه کاملا تمیز با اینکه دانشجو هستم ولی غذا همیشه حاضره. ولی بازم نشد.<br>

به من که دانشجو هستم و هفته ای ۳٠هزار باید کرایه بدم ماهی ۳٠٠تومن خرجی میده فقط. اگه پس انداز دوران تجردم نبود الان نمیدونم باید چی میکردم. <br>

بهش میگم میخوام شاغل بشم میگه اول درستو تموم کن بعد. <br>

مشکلات دیگه هم دارم ولی اصلی ترینش از نظر من همین بی محبتیه. خیلی سرده. حتی تو رابطه. نمیدونم باهاش چیکار کنم. انقدی دلم گرفته که همه رو مقصر میدونم. میگم چرا پدرم نگفت دخترم هنوز کم سنه اول باید درسش تموم بشه. چرا مادرم جلومو نگرفت بگه این به دردت نمیخوره تفاوت سنی زیادی دارین. چرا نزدن تو دهنم که الان وقت ازدواجت نیست. احساس خلا و تنهایی خیلی شدیدی دارم. دیگه دست و دلم به کار خونه نمیره. منی که تو دانشگاه معدلم از۱۹کمتر نمیشد الان به شدت قید درس زدم و بی اهمیت شدم. دیگه به شوهرم خیلی کمتر اهمیت میدم. کمتر باهاش حرف میزنم. دست خودم نیست کاملا به زندگیم بی علاقه شدم. ته ته تهشم میزنم تو سرم و میگم خودم کردم که لعنت بر خودم باد... 

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

2728
اره. عشق و علاقه کورم کرد و ندیدم

خودت بیشتر محبت کن بهش خونه رو محیط شاد و آرومی کن کنارش میشینی دستشو بگیر تو دستت

ازین کارا دیگه ، شاید ازت یاد گرفت

عشق یعنی ؛ در میان غصه های زندگی یک نفر باشد که آرامت کند
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

مشهدیا بیان

25m41 | 22 ثانیه پیش

حذف اکانت

pouyter | 28 ثانیه پیش
2687
2730