2733
2734

دیگه خستع شدم از این وضعیت

پسرم تازه سه سالش تموم شده خونه ی عمش که میریم میگه من می مونم شبو

انقد گریه میکنه ک نزدیکه سکته کنه

دوروز که بخاطر عمل بینیم موند خونه عمه هاش عادت کرده

هرجا عمشو میبینه میچسبه بهش

هییییییچ جوره ازش جدا نمیشه انگار ک اونو از من بیشتر دوس داره میگه میخوام برم خونه اونا😔😔خیلی ناراحتم امشبم این کارو کرد شوهرم بعد دوساعت رفت آوردش انقد گریه کردم

بدبختی اینه ک من طبقه بالای مادرشوهرمم

خواهرشوهرامم هر روز اینجان ینی خونه مامانشون

خوردو خوراکمونم یکیه

چیکارکنم من؟نمیذارم بره دق میکنه بچه 

میذارمم بد میشه ازم سرد میشه 

چن وقته هم روی خوش بهشون نشون نمیدم 

حرفمو رک میزنم میگم ب بچم نگین بیا بریم خونمون

ناراحت میشن

پسرم دنیامه  

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

من همین مشکلو داشتم تازه بچه من میچسبید به من همیشه و میخاست بره بالا هم میگفت توهم باید بیای اما با اومدن بچه دوم بیشتر تو خونس که پیش بچه باشه تو کاراش هم مستقلتر شده

2728

ببین عمش چیکار میکنه باهاش شما انجام بده

مثلا پارک ببرش 

باهاش بازی کن

سرش رو‌گرم کن 

محیط‌خونه رو شاد کن

تا کمتر بره

ولی اگه با عمش مشکلی نداری خب بذار بره فکر‌کن میره خونه خواهر خودت 

کم کم بزرگ میشه از سرش میوفته خیالت جمع

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز