ازپنج شنبه تاحالا خونه نیومده .پنج شنبه رو هم با صاحب کارهاش و زن و بچه هاشون رفتن ی امام زاده خارج شهر و اونجا خابیده منم خونه بابامم حالا بحث و جنگ و جدل هابماند اقا ی چیزی هم طلب داره خابم برده بود سرشب بیدار شدم دیدم نیس
عاره دیگه باید میبردت عزیزم نمیخام نگرانت کنم ولی ی چیزی این وسط بوده آدم تنها پانمیشه باخانواده دوستش بره خوش گذرانی بسپار بخدا آرامش داشته باش تا بچت آروم و ساکت باشه برو بمون خونه پدرت
برای هدایت و ادم شدن طرف حالا هر عیبی داره دوست بازه معتاده شرابخواره زن بازه بداخلاقه و کلا برای رفع هر عیبی که داره اون فرد مورد نظر حتی ادم برای خودش میتونه بخونه برای رفع عیبی که میدونیم داریم و اذیتمون میکنه
باشه عزیزم .من ک واقعا از خدام ناامید شدم نمیدونم این همه ازار و اذیت ب جرم چ گناهیه
دنیا همینه زجرو دردو... من شوهرم انقدر پست فطرت بود که میدید به چیزی ویاردارم مثل عطر همونو رو لباسم خالی میکرد مجبورم میکرد بپوشم خیلی اذیتم کرد واقعا سادیسم داشت از ازار دادنم ارضا روحی میشد .انشالله که نی نی خوش گلت انقدر زندگیتو عوض کنه که خودتم باورت نشه.