چن سال پیش بچه تر بودم ۱۶/۱۷ سالم بود اونموقعا اعتقادم به خدا زیاد تر بود حتی یادمه ایه اخر سوره کهف ک میگن اگه بخونی نماز صبح بیدار میشی شبا قبل خواب میخوندم و میخوابیدم سر یه سری مشکلاتمم خیلی با خدا درد و دل میکردم یه شب که خوابیدم قبل طلوع افتاب تو یه حالتی بین خواب و بیداری بودم تو اتاق خودم همونجا که خواب بودم چشام باز بود انگار یه صدای عجیب بهم گف هر چی از خدا میخوای بگو تا بهش بگم بعدش گوشم یه سوت ممتد و بلند کشید منم خیلی ترسیده بودم( فک کردم جن هستش) خیلی همونجا با خودم گفتم مگه خدا خودش صدای مارو نمیشنوه که کسی بخواد بهش برسه چشامو بستم سوره ناس رو خوندم وقتی چشامو باز کردم صبح شده بود و از خواب بیدار شدم و دیگه هیچ وقت اون اتفاق نیوفتاد.
هنوز بعد چن سال که گاهی یادم میوفته نمیدونم این حالت خواب و توهم بود یا واقعا یه موجودی مثل جن یا ماورا الطبیعه .. بود
به نظر شما چی بوده شما تجربه اینجوری نداشتین؟