ما یک ماه هست که با هم قرار گذاشتیم که هفته ای دو ساعت بچه رو بگیره تا من یکم آرامش بگیرم این هفته خیلی کار داشت و منم چیزی نگفتم امروز گفتم من خیلی خسته ام تو با پسرمون برید بیرون تا من حداقل در سکوت خونه تمیز کنم نه که خدایی نکرده بخوابم گفت باشه الان بخوابم بعد از ناهار یک ساعت برم شرکت کار دارم برمیگردم می گیرم، گفتم باشه من با پسرم بازی کردم این وسط ناهار درست کردم به بچه غذا دادم اونم خواب بود بعد بیدار شد پسرم با بد بختی خوابوندم با هم ناهار خوردیم بهم گفت یک ساعت میرم و میام البته می دونستم زیر سه ساعت نمیاد ولی از ساعت 2:30 رفته الان زنگ زدم که ظاهرا مبنای زمانیمون یکی نیست میگه دیگه نشستم پای کار یک ساعت دیگه میام الان من چی بگم ? چرا اقایون فکر نمی کنم این خانوم بنده خدا گناه داره تو خونه روانی میشه حق داره اندازه چند ساعت ارامش داشته باشه
خب پس از اون دسته خانمهایی هستی که کلا محیط بیرون خونه رو دوس داری... کاش لااقل بچه رو میزاشتن مهد و راحت میرفتی سرکار تا انقدر فشار روحی روت نباشه عزیزم
خب پس از اون دسته خانمهایی هستی که کلا محیط بیرون خونه رو دوس داری... کاش لااقل بچه رو میزاشتن مهد و ...
من عاشق کارم هستم با اینکه خیلی سخته و مسولیتش زیاده ولی حس مفید بودن بهم دست میده به جاش هیچ گونه افتخاری در طرف شستن و جارو کردن و غذا پختن نيست البته به لطف شیطونک خونه اینقدر کتیفه که ادم عصبی میشه از ریخت و پاش
من عاشق کارم هستم با اینکه خیلی سخته و مسولیتش زیاده ولی حس مفید بودن بهم دست میده به جاش هیچ گونه ا ...
من عااااشق اشپزی هستم ولی متاسفانه کارمندم الان شش ساله البته اومدم بیرون دیگه از چهارشنبه توی آپ واحد منابع انسانی کارشناس بودم سه میگرفتم اما منزجرم از کار اداری بخصوص ترافیک وحشتناک صبح و عصرش