تاپیک قبلی گفتم با پدرشوهرمدعوام شد سر این که منو بچم مریض بودیم ولی اینا دریغ از ی زنگ زدن منم امروز اومد خونمون گفتم خوب شد ی حالی پرسیدین ینی این بچه ارزش زنگ زدن نداره پدرشوهرمم فوش داد توهینکرد سر یه گلگی کوچیک ی دعوا به وجود اومدمثلا خواستم روی واقعی مادرشوهرمو به شوهرم و پدرش نشون بدم بگم بیبین خودتو ی بار از این کار نمی کنن ولی انتظار دارین من براتون جونم بدم
چيکارشون داشتی آخه اصلا محل شون نذاری باید قوم شوهرو بذار بیان برن انگار که حساب شون نميکني
سلام ببین بنطر من از هیچ کس انتظار نداشته باش .تو زندگی خودتو کن .
خودتو دوست داشته باش به خودت اخترام بذار شادیتم وصل به خودتو خدا کن .
وقتی این کارو کردی وقتی به چیزای مثبت فکر کردی
وقتی خودتو شناختی وخداتو دیگه یرخورد بقیه برات مهم نیستن.
اون موقع اونا دوستت دارن .مطمئن باش.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
